نام کاربری:  
رمز عبور:     



RSS Feed

کد تبلیغات ثابت حرفه ای

ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امپریالیسم نو (‌تعریف امپریالسم ، استعمار نو)


*******
کارگردان
Administrators
وضعيت : آفلاین
Trade Count: (0)
ارسال ها:275
تاریخ ثبت نام:Oct 2013
اعتبار: 0
سپاس ها 25
سپاس شده 11 بار در 9 ارسال

مدال فعال

ارسال: #1
امپریالیسم نو (‌تعریف امپریالسم ، استعمار نو)
امپریالیسم نو
از انجمن فیلم سازی

امپریالیسم نو که استعمار نو شکل عمل آن است، به معنای وضعیتی است که در آن کشوری، با داشتن استقلال سیاسی، از دست‌اندازی و دخالت کشور دیگری و یا عوامل آن آسیب ببیند و این رابطه ممکن است دنباله‌ی رابطه‌ی استعماری گذشته میان دو کشور نباشد و قدرت نوخاسته‌ای آن را پدید آورد. در برخی از بخش‌های جهان( مثلاً امریکای لاتین) اغلب اصطلاحات هم‌ردیف مانند «امپریالیسم اقتصادی» (یا به اصطلاح دقیق‌تر «امپریالیسم دلار») را بیشتر بکار می‌برن
با ذکر منبع; WwW.kargardani.Ir نسخه برداری مجاز است
01-10-2014 04:18 PM
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ


*******
کارگردان
Administrators
وضعيت : آفلاین
Trade Count: (0)
ارسال ها:275
تاریخ ثبت نام:Oct 2013
اعتبار: 0
سپاس ها 25
سپاس شده 11 بار در 9 ارسال

مدال فعال

ارسال: #2
RE: امپریالیسم نو
پژوهش :‌انجمن فیلم سازی و کارگردانی ؛‌
مفهوم امپرياليسم نو چيست؟

کلمه امپرياليسم Imperidlism از نظر لغوى عبارت است از: طـرفـدارى از حـكـومـت امپراتورى و يا سياستى كه مرام آن بسط نفوذ و قدرت كشور خويش بر كشورهاى ديگر است . واژه امـپـريـال (Imperial) مـاءخـوذ از ريـشـه لاتينى (Imperilim) به معناى قدرت مطلقه ، حق حـاكـمـيـت مـطـلق ، اخـتيار مطلق ، امپراتورى ، حق فرمان روايى و اجراى قانون است . امّا اصطلاح امـپـريـاليـسـم بـه اعـمـال سـيـاست هاى توسعه طلبانه اقتصادى و برترى طلبى (هژمونى ) سياسى دولت هاى نيرومند بر ملت يا ملت هاى ديگر اطلاق مى شود. به عبارت ديگر، امپرياليسم به تسلط سياسى و اقتصادى كشورى بر كشور و سرزمين هاى ديگر كه با تسخير خاك آن كشور به وسيله قدرت نظامى تواءم بوده و گاه به صـورت اسـتـقـرار حـكـومـت هاى دست نشانده براى تاءمين منافع سياسى و اقتصادى كشور مسلط نمايان مى شود، گفته مى شود.اين نوع امپرياليسم در طول تاريخ هميشه وجود داشته است مانند امپراطوري هاي ايران، رم، عثماني .
در اصطلاح، امپرياليسم يک مفهوم جديدتر را نيز شامل مي شود و آن گسترش گرايي کشورهاي پيشرفته اروپايي در بقيه جهان در 500 سال اخير است. اين نوع گسترش و توسعه، از نزديک به زايش و بلوغ سرمايه داري نسبت داده شده است. به اين معني که تطور سرمايه داري و تحولات تکنولوژيک و نيازهاي ناشي از پويايي و ضرورت دروني اين شيوه توليد (نياز به انباشت)، گسترش ارضي و سلطه به سرزمين هاي ديگر را باعث شده است. نکته قابل توجه اين که شيوه هاي امپرياليسم بر حسب نيازهاي مراحل مختلف تطور جامعه سرمايه داري، متفاوت مي باشد، از اين روست که حتي پس از پايان استعمار کلاسيک و کسب استقلال ملت ها و سرزمين هاي ديگر، باز امپرياليسم که جوهر آن بهره کشي و استثمار ملت ها و سرزمين هاي ديگر است، از راه حفظ وابستگي هاي اقتصادي و مالي ادامه يافته است. در سيستم جهاني سرمايه داري يک تقسيم کار بين المللي وجود دارد که نتيجه آن تداوم وابستگي مناطق حاشيه و تجمع مازاد (يا انباشت سرمايه) در کشورهاي غربي مديون گسترش آنها در سرزمين هاي ديگر بوده است تا از طريق يک مازاد فزاينده در کشور مادر، ثروت و قدرت خود را به زيان کشورهاي تحت سلطه افزايش دهند.
که در اصطلاح به چنين وضعيتي« امپرياليسم نو »تعبير شده است که به معناي وضعيتي است كه در آن كشوري، با داشتن استقلال سياسي، از دست اندازي و دخالت كشور ديگري و يا عوامل آن آسيب ببيند و اين رابطه ممكن است دنبالة رابطة استعماري گذشته ميان دو كشور نباشد و قدرت نوخاسته اي آن را پديد آورد. در برخي از بخش هاي جهان (مثلاً آمريكاي لاتين) اغلب اصطلاحات هم رديف مانند امپرياليسم اقتصادي (يا به اصطلاح دقيق تر، امپرياليسم دلار) را بيشتر به كار مي برند.
استعمار نو و روش هاى آن اسـتـعـمـار نـو يـا جـديـد به روش هاى جديد اطلاق مى شود كه توسط استعمارگران براى بهره كشى ملت هاى ديگر در پيش گرفتند. استعمار نو در مـقـابـل اسـتـعـمـار قـديم يا كلاسيك به كار برده مى شود، زيرا پس از جنگ جهانى دوم و بروز تـحـولات جديد در جهان ، استعمار ديگر نمى توانست بى پرده و آشكار منافع دولت هاى جهان خوار را تاءمين كند. به همين دليل آن ها راه هاى جديدى را انتخاب كردند كه به طور كلى به آن استعمار جديد يا نئوكُلُنياليسم مى گويند. عـوامـل مـتعددى موجب تغيير روش كشورهاى استعمارگر و جايگزينى استعمار نو (غير مستقيم ) با اسـتـعـمـار كـلاسـيـك (مستقيم ) گرديد؛ از جمله راه يافتن افكار و روش هاى اجتماعى ، اقتصادى و سـيـاسـى جـديـد بـه مـنـاطق تحت استعمار، بروز تحولات جديد پس ‍ از جنگ جهانى دوم در مناطق مـذكـور، تـوسـعه نهضت هاى ضد استعمارى و ظهور نظراتى كه جهان را به دو قطب تقسيم مى كرد. استعمار جديد تا كنون از روش هاى گوناگونى استفاده كرده كه در اين جا به مهم ترين آن ها اشاره مى شود:
1. دست نشاندگان داخلى و بومى استعمار نوين با خارج كردن نيروهاى نظامى و عوامل شناخته شده خود از مناطق استعمارزده ، دست نـشـانـدگـان و سـرسـپـردگـان داخـلى و بـومى را روى كار مى آورد، همان ها كه به ظاهر داعيه تـاءمـيـن مـنـافـع مـلّى داشته و خود را دلسوز مردم و كشور خود جلوه مى دهند، ولى در واقع ، جز تـاءمـيـن مـنافع اربابان خود سودائى در سر ندارند. ويژگى اين روش آن است كـه اولا هـزيـنـه و بـدنـامـى كـمـتـرى بـراى اسـتـعـمـارگـران دارد و در نـتـيـجه ، راحت تر به امـيـال خـود مـى رسـنـد، ثـانـيـا كـشـورهـاى زيـر نـفـوذ اسـتـعـمـار، بـه ظـاهـر داراى استقلال سياسى به نظر مى رسند. ولى در باطن ، وابستگى آن ها حفظ مى شود.
2. ايجاد تفرقه و درگيرى بين كشورها ايـجـاد تـفـرقـه و درگـيـرى بـيـن مردم و حكومت يك كشور، از روش هاى قديمى استعمار بود. اما استعمار جديد، علاوه بر ادامه شيوه قديم ، نوع ديگرى از تفرقه و جدايى بين دولت هاى جديد را در پـيـش گرفت . استعمار نوين با تحريك انگيزه هاى قبيله اى ، مذهبى و دينى و ايجاد نزاع ها و كشمكش هاى ناحيه اى بين كشورهاى تحت نفوذ، باعث برخوردها و درگيرى هاى نظامى بين آن ها. و در نتيجه تضعيف اركان نظامى ، اقتصادى و اجتماعى مستعمرات قديم شده است . بـه طـور مـثـال ، تـقـريـبـا تمام كشورهاى خاورميانه و خليج فارس داراى اختلافات ارضى و مـرزى با يكديگر مى باشند. اين امر باعث شده كه كانون بحران هاى منطقه اى هميشه داغ بوده و هر لحظه امكان درگيرى بين اين گونه كشورها وجود داشته باشد.
3. حقوق بشر در حـال حـاضـر يكى از اهرم هاى فشار كشورهاى استعمارگر به ويژه آمريكا عليه كشورهايى كه حاضر به پذيرفتن سلطه آن كشور نيستند، اهرم حقوق بشر است . اگر سياست هاى داخلى و خـارجـى كـشـورى در راسـتـاى مـنافع غرب نباشد و يا به ضرر آن ها باشد، با استفاده از اين ابـزار چنان به حيثيت آن لطمه وارد مى آورند كه سرانجام ناچار شود خود را با غرب يا منافع آن هـا هـمـاهـنـگ كند.به عنوان مثال ، آمريكا بعد از پيروزى انقلاب اسلامى و به دليـل صـدمـاتـى كـه در ايـن راسـتـا مـتـحـمـل شـده اسـت ، از اين حربه بسيار استفاده مى كند. در سـال هـاى اخـيـر و بـا اسـتـنـاد به گزارش هاى نمايندگان كميسيون حقوق بشر، منافقين و ضد انـقـلاب فـرارى ، بارها جمهورى اسلامى ايران را به نقض حقوق بشر متهم كرده است . در نظر آنان ، موارد زير از مصداق هاى نقض حقوق بشر بوده است : اجراى برخى احكام قضائى اسلام ، اعدام قاچاقچيان مواد مخدر و جداسازى زنان و مردان در اتوبوس هاى شركت واحد و مانند آن .
4. ترور و تروريسم (Terror) از نـظـر لغـوى بـه مـعـنـاى ترس و وحشت و از نظر اصطلاحى به حالت وحشت فوق العـاده اطلاق مى شود كه ناشى از دست زدن به خشونت و خون ريزى از سوى يك گروه ، حزب يـا دولت بـه مـنـظـور رسـيدن به هدف هاى سياسى ، كسب و يا حفظ قدرت است . اشخاصى كه دست به ترور مى زنند، تروريست ناميده مى شوند. تروريسم (Terrorism) به معناى نظام حكومت ترور و اعتقاد به لزوم آدم كشى و ايجاد وحشت در مـيـان مـردم و يـا نـظام فكرى بوده كه هر نوع عملى را براى رسيدن به هدف سياسى مجاز مى داند.يـكـى از جـديدترين روش هايى كه استعمارگران به ويژه آمريكا پس از فروپاشى شوروى عـليـه كـشـورهـاى مـسـتـقـل مثل ايران به كار مى برد، اتهام ترور و تروريسم عليه آن ها است . آمـريـكـا پـس از حـوادث 20 شـهـريـور 1380 ه‍ .ش . و فـروريـختن ساختمان هاى مركز تجارت جـهـانـى در واشنگتن ، به مردم گرسنه ، بى پناه و آواره افغانستان حمله كرد تا به اصطلاح دولت حـامـى تـروريـسـت طـالبـان را كـه خـود و هـم پـيمانانش در روى كار آمدن آن نقش داشتند، سـرنـگـون كـنـد. پـس از آن با محور اهريمنى خطاب كردن عراق ، ايران و كره شمالى در صدد ضربه به اين كشورها، به ويژه عراق است . عـلت عـمـده ايـن ديـدگـاه هـاى امـريـكـا پـس از فـروپـاشـى شـوروى ، تـحـول در نـگـرش هـاى حـاكـم در آن كـشور به ويژه جمهورى خواهان پس از روى كار آمدن جرج دبليو بوش است . آن ها در چارچوب نظريه نظم نوين ، ديدگاه هاى نظامى گرى (ميلتاريستى )، يك جانبه گرايى ، درون نگرى و... دارند.
5. تهاجم فرهنگى (Invasion Cultural) اين اصطلاح مترادف با امپرياليسم فرهنگى يا امپرياليسم فرهنگى و خبرى است . امپرياليسم فـرهـنـگـى عـبـارت اسـت از: (اعمال قدرت اقتصادى ، سياسى و نظامى براى اشاعه ارزش ها و فـرهـنـگ مـربـوط بـه آن در مـيـان ملت ديگر براى جدا كردن مردم از ريشه هاى فرهنگى ، قطع پـيـونـدهـاى سـنـتـى و اجـتـمـاعـى و بـيـگـانـه كـردن مـردم از يـكـديـگـر. تهاجم فرهنگى يعنى اعـمـال قدرت به منظور اشاعه ارزش هاى فرهنگى كشورهاى امپرياليسم در ميان كشورهاى جهان سوم و خفه كردن فرهنگ اين ملت ها. امـپـريـاليـسـم آمـريـكـا پـس از پـيـروزى انـقـلاب اسـلامـى ، روش هـاى گـونـاگونى را براى سـرنـگـونـى نـظام جمهورى اسلامى ايران از جمله ترور، كودتا، جنگ ، درگيرى داخلى و... به كار برد.
امّا زمانى كه از راه هاى مذكور به نتيجه نرسيد، مساءله تهاجم فرهنگى و به تعبير مـقـام مـعـظـم رهـبـرى (شـبـيـخـون فـرهـنـگـى ) را در پـيـش گـرفـت . تـا از ايـن طـريـق نسل دوم انقلاب را از آن جدا كرده ، فرهنگ و ارزش هاى غربى را ترويج كند. ماهواره ، اينترنت ، رسانه هاى غربى ، نوارهاى ويدئوئى و كاست و... از جمله ابزارهاى اين كار مى باشند. نافرمانى مدنى (Disobedience Civil) نافرمانى مدنى يا مقاومت منفى ، به هر اقدام قانون شكنانه آشكار وعمدى گفته مى شود كه با هـدف جـلب توجّه همگان به نامشروع بودن برخى قوانين و يا نادرستى آن ها از جنبه اخلاقى و عقلانى انجام مى شود. سـامـوئل هـانـتـيـنـگـتـون در كتاب (براندازى رژيم هاى اقتدارگرا) مى نويسد: (در جايى كه اصـلاح طـلبـان حـضـور نـدارنـد و يـا بـه بـن بـسـت رسـيـده انـد، نـافـرمـانـى مـدنـى فعّال مى شود. تكيه گاه اصلى نافرمانى مدنى ، جنبش هاى جوانان ، دانشجويان ، كارگرى و قـومـى اسـت . در نـافـرمـانـى مـدنـى ، سـعـى مـى شـود رژيـم حـاكـم تـا جـايـى كـه مـمـكـن است اهـل خـشـونـت و فـسـاد نـشـان داده شـود، ولى مـخـالفـان ، مـحـتـرم تـر و مـسـؤ ول تـر جـلوه داده شـونـد تـا حـامـيـان رژيـم جـذب مخالفان شوند.) وى تاءكيد مى كند كه عدم خشونت را تبليغ كن ولى خود به آن عمل كن و از هر فرصتى از جمله انتخابات براى نشان دادن مـخـالفـت خـود اسـتـفـاده كـن و سـرانـجـام زمـانـى كـه افـكـار عـمـومـى مـسـاعـد شـد، ليبرال ها با استفاده از تمام ظرفيت قانونى ، قدرت را به دست گيرند.
براي آگاهي بيشتر ر.ک:
1- kargardani.ir
2. امپرياليسم، هاري مگداف، تام کمپ، ترجمه هوشنگ مقتدر، انتشارات کوير، 1374 .
3. مسائل سياسي - اقتصادي جهان سوم، احمد ساعي، انتشارات سمت، 1377
4. امپرياليسم و عقب ماندگي؛ دكتر همايون الهي، نشر قومس.
5. نظريه هاي امپرياليسم؛ دكتر ساعي، نشر قومس.
6. آشوري، داريوش، دانشنامه سياسي، انتشارات مروايد، ص 36.
7. طلوعي، محمود، فرهنگ جامع سياسي، انتشارات علم، ص 182.
8 .جريان شناسي و غرب شناسي،مرکز تحقيقات سپاه ، سايت طوبي. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 33/200473
با ذکر منبع; WwW.kargardani.Ir نسخه برداری مجاز است
01-10-2014 04:27 PM
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


کسانی که از این موضوع بازدید کرده اند
3 کاربر زیر موضوع را خوانده است:
محسن قادری (01-10-2014, 04:29 PM)، Maryam (05-27-2017, 05:09 PM)، schfkha (09-02-2017, 08:05 PM)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان


click درباره ماوب سایتهای زنجیره ای ناجی
   
 
سایت فیلم سازی و کارگردانی
این سایت اختصاصی مختص به فیلم سازی می باشد.
لطفا بعد از ثبت نام ,نام کاربری خود را به شماره 10009121139712 ارسال نمائید برای ارتباط و اطلاع رسانیهای انجمن و لطفا زمینه ی کاری خورد را نیز بگوید
شما در این سایت می توانید آثار خود را به نمایش بگذارید
وهرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد

مدیریت توسط محسن قادری

سالم ترین چت ایران ناجی © تالار گفتگوی ناجی
  • سالم ترین شبکه اجتماعی ایران
  • تالار علمی و عمومی ناجی
  • ناجي پروژه انواع تحقیق و مقاله
  • چت روم ناجی
  • آپ لود فایل ناجی آپلود سنتـــــــــــــــر
  • ناجی فیلم
  • آخرین اخبار سایت
  • یاس سیستم
  • تولبار ناجی
  • وبلاگدهی ناجی ،‌ ناجی وبلاگ