نام کاربری:  
رمز عبور:     



RSS Feed

کد تبلیغات ثابت حرفه ای

ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معرفی فیلم شهر زیبا و نقدی بر این فیلم


*******
کارگردان
Administrators
وضعيت : آفلاین
Trade Count: (0)
ارسال ها:275
تاریخ ثبت نام:Oct 2013
اعتبار: 0
سپاس ها 25
سپاس شده 11 بار در 9 ارسال

مدال فعال

ارسال: #1
Shocked معرفی فیلم شهر زیبا و نقدی بر این فیلم
معرفی فیلم شهر زیبا و نقدی بر این فیلم
کارگردان     اصغر فرهادی
تهیه‌کننده     ایرج تقی پور
نویسنده     اصغر فرهادی
بازیگران     ترانه علیدوستی
فرامرز قریبیان
بابک انصاری
آهو خردمند
فرهاد قائمیان
موسیقی     حمیدرضا صدری
فیلم‌برداری     علی لقمانی
تدوین     شهرزاد پویا
تاریخ‌های انتشار     ۱۳۸۲
مدت زمان     ۱۰۱ دقیقه
کشور     ایران
زبان     فارسی

[تصویر: najiforum_The-Beautiful-City-Shah-re-ziba-2004-.jpg]
در کانون اصلاح و تربیت «شهر زیبا» نوجوانان زندانی با خواست «اعلا» جمع می‌شوند تا هجدهمین سالروز تولد «اکبر» را جشن بگیرند. اکبر متهم است دو سال پیش دختری را کشته و حالا زمان قصاص اوست. اعلا، دوست اکبر، برای کمک به او به اتفاق «فیروزه»، خواهر اکبر برای گرفتن رضایت به سراغ شاکی پرونده، «ابوالقاسم» (پدر مقتول) می‌روند. ابوالقاسم که با سماجت آنها روبرو می‌شود، به دادگاه می‌رود تا اجرای حکم را جلو بیندازد اما به او می‌گویند باید منتظر باشد و باید ابتدا پول دیه را آماده کند. ابوالقاسم که توانایی پرداخت پول را ندارد سعی می‌کند این مبلغ را از صندوق بیت‌المال تهیه کند اما کسی حاضر به امضای ورقهٔ استشهاد نیست. ا
ز طرفی به تدریج میان فیروزه ـ که از همسر معتادش جدا شده ـ و اعلا نیز علاقه‌ای به وجود می‌آید. زن ابوالقاسم که می‌خواهد به جای قصاص پول دیه را بگیرد و خرج مداوای دختر معلولش کند، به ابوالقاسم اصرار می‌کند رضایت بدهد. ابوالقاسم مخالف است و تصمیم دارد برای تأمین پول دیه خانه را بفروشد اما باز هم موفق نمی‌شود و اعلا معامله را به هم می‌زند. ابوالقاسم که سماجت فیروزه و اعلا را می‌بیند می گوید حاضر است رضایت بدهد، اما حالا فیروزه مبلغ دیه را ندارد که پرداخت کند. همسر ابوالقاسم با همفکری برادرش به این نتیجه می‌رسند چون اعلا پسر لایقی است پس مقدمات ازدواج او را با دخترش فراهم و از گرفتن پول دیه صرف نظر کنند. آنها قصدشان را به فیروزه می گویند و از او می‌خواهند مقدمات ازدواج را فراهم کند. اعلا که از قضیه خبر ندارد به فیروزه می‌گوید قصد دارد پول دیه را از هر طریق ممکن تأمین کند اما با مخالفت و پرخاش فیروزه روبرو می‌شود و از طرفی نیز وقتی قصد خانواده ابوالقاسم را می‌فهمد تصمیم نهایی را به فیروزه وامی گذارد. فیروزه تظاهر می‌کند که به اعلا علاقه ندارد. اصرار مددکار کانون نیز بر اینکه ابوالقاسم از شرطش منصرف کند به جایی نمی‌رسد. اعلا دوباره نزد فیروزه برمی گردد، اما فیروزه در را به روی او باز نمی‌کند
با ذکر منبع; WwW.kargardani.Ir نسخه برداری مجاز است
11-13-2014 04:04 AM
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ


*******
کارگردان
Administrators
وضعيت : آفلاین
Trade Count: (0)
ارسال ها:275
تاریخ ثبت نام:Oct 2013
اعتبار: 0
سپاس ها 25
سپاس شده 11 بار در 9 ارسال

مدال فعال

ارسال: #2
RE: معرفی فیلم شهر زیبا و نقدی بر این فیلم
نقدي بر فيلم شهر زيبا
ساخته:
اصغر فرهادي
 

بيوگرافي كوتاه كارگردان :
 
اصغر فرهادي در سال 1350 در اصفهان چشم به جهان گشود. وي در سال 1364 در برنامه ” سيماي جوان” مشغول فعاليت شد و تا سال 1370 كه وارد دانشگاه تهران شد 6 فيلم كوتاه 8  و  16 ميلي متري تهيه كرد. او در سال 1374 در رشته تئاتر گرايش ادبيات نمايشي از دانشكده هنرهاي زيبا فارغ التحصيل شد. طي سالهاي 74-1370 كه مشغول تحصيل بود نويسندگي چند نمايشنامه را نيز به عهده داشت . همچنين طي اين مدت دو نمايشنامه به نامهاي” ماشين نشينها” و “آخرين قهرمانان زمين” را به روي صحنه برد .
فرهادي در سال 1375 براي ادامه تحصيل در رشته كارگرداني وارد دانشگاه تربيت مدرس شد و تا سال 1377 كه فارغ التحصيل گرديد علاوه بر تحصيل ، كار نويسندگي راديو را نيز انجام مي داد. پس از آن وارد تلويزيون شد و كار خود را با نوشتن دو قسمت از مجموعه “روزگار جواني” و چند قسمت از ” سريال پزشكان”  شروع كرد . پس از مدتي كارگرداني سريال” چشم به راه” و “ داستان يك شهر” را نيز به عهده گرفت .
وي كار سينمايي خود را از سال 1380 با نويسندگي فيلم “ارتفاع پست” به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا شروع كرد . يك سال بعد “رقص در غبار” را نوشته و كارگرداني آن را نيز به عهده گرفت ، در سالهاي 1382 و 1384 به ترتيب فيلمهاي “شهرزيبا” و” چهارشنبه سوري” را ساخت .
فرهادي در توليدات خود سعي كرده است بيشتر به مسائل ملموس جامعه بپردازد و همين ويژگي است كه باعث جذب مخاطب شده و بيننده را به راحتي به فضاي داستان فيلم مي كشاند. وي به گفته خودش و همچنانكه در ساخته هايش مشهود است ، شخصيتهاي داستاني را نه محكوم مي كند و نه تبرئه ، بلكه فضايي ايجاد مي كند تا بيننده خود به قضاوت بنشيند ، چرا كه خوب و بد امري نسبي است و ديدگاههاي متفاوتي در اين رابطه وجود دارد. مخاطب بايد خود را در فضاي پيچيده داستان فيلم احساس كند آنگاه قضاوت مورد نظرش را بروز دهد. اين ويژگي ، مشخصه بارز فيلم شهر زيباست كه در اينجا به بررسي آن مي پردازيم .
  
                                                                                    
شهر زيبا - 1382
گونه: اجتماعي، درام
مدت: ۱۰۰ دقيقه
مشخصات: رنگي، ۳۵ ميلي‌متري
كارگردان: اصغر فرهادي
نويسنده فيلمنامه: اصغر فرهادي
مدير فيلمبرداري: علي لقماني
تدوين: شهرزاد پويا
موسيقي: حميدرضا صدري
طراح گريم: مهرداد ميركياني
طراح صحنه و لباس: كيوان مقدم
تهيه كننده: ايرج تقي‌پور، اصغر فرهادي
محصول: شركت نشانه
بازيگران: فرامرز قريبيان، ترانه عليدوستي، بابك انصاري، آهو خردمند، فرهاد قائميان، هوشنگ هيهاوند
خلاصه داستان:
اكبر، نوجوان ۱۶ ساله‌اي است که مرتكب قتل دختري شده و دادگاه او را به اعدام محكوم نموده تا پس از رسيدن به سن ۱۸ سالگي حكم اجرا گردد. اكنون او به سن هجده‌سالگي رسيده و براي گذران روزهاي آخر عمر به زندان بزرگسالان منتقل مي‌شود. اعلا، دوست صميمي اکبر که به جرم سرقت دستيگر شده، به محض آزادي از زندان، به همراه خواهر او تلاش مي‌کند رضايت شاكي را بگيرد تا دوستش را از اعدام برهاند...
«شهر زيبا» دومين اثر سينمايي اصغر فرهادي، كارگرداني است كه پيش از اين فيلم «رقص در غبار»  او در جشنواره به نمايش درآمد و مورد تمجيد منتقدان قرار گرفت. «شهر زيبا» همچنين دومين حضور سينمايي ترانه عليدوستي، پس از «من ترانه ۱۵ سال دارم» نيز هست. علاوه بر او فرامرز قريبيان، اين‌بار نيز با گريمي متفاوت، در فيلم دوم فرهادي با او همكاري مي‌كند.
پرداخت شخصیت ها به جایی می رسد که نه طرف مجرم سزاوار مجازات شدن تشخیص داده می شود و نه طرف منتقم قادر به عفو کردن . در واقع سیرروایی فیلم هم هدفی جز این ندارد و جایی که به نتیجه دلخواهش می رسد  ، پوششی بر گیسوان بافته شده اش می کشد و ما را در عالم خود رها می کند.

نقد:
       اين فيلم  از جمله فيلمهايي است كه به مسائل واقعي و ملموس جامعه مي پردازد ، واقعياتي كه مي توان افراد زيادي را پيدا كرد كه در موقعيتهاي گوناگون جامعه با آن درگير هستند. همچنين داستان اين فيلم از معدود داستانهايي است كه پاياني خوش و كاملا مشخص ندارد  ، در واقع بيننده احساس مي كند كه فيلم ناتمام مانده است امـا همانطـور كه كـارگـردان خـود مي گويد: داستان به عمد چنان تمام مي شود كه قضاوت را به عهده بيننده بگذارد. البته به نظر مي رسد كه چنين تكنيكي در پايان دادن به داستان فيلم داراي نكـات مثبـت و قابل تاملي است ،  چرا كه در موضوعات اجتماعي و پيچيده اي مانند موضوع داستان اين فيلم ،  به راحتي نمي توان نظري درست و بدون اشكال را مطرح كرد. بنابراين طراحي چنين پاياني براي يك داستان و البته داستاني كه برگرفته از بطن جامعه و قواعد و قوانين واقعي و ملموس آن باشد، مي تواند براي مخاطب يك محركي بسازد كه بواسطه آن به تفكر و تحليل موضوع موردنظر و حتي كنكاش پيرامون علل مرتبط با آن بپردازد.
ما در داستانهاي بسياري مي بينيم كه نويسنده و كارگردان يك نتيجةء اخلاقي را كه احيانا مد نظر آنها بوده در قالب يك فيلم ،  آماده و پرداخته كرده و با پاياني دل انگيز به ذهن مخاطب القاء مي كند؛ اگرچه ممكن است اغلب نتيجه اخلاقي موردنظر داراي يك سمت و سوي مثبت و آموزنده اي باشد اما اگر همين آموزه هاي اخلاقي با تشويق ذهن به پويايي و حركت باشد قاعدتا اثرش به مراتب بيشتر خواهد بود. كما اينكه در اين فيلم نكات بسياري را مي توان يافت كه چالش برانگيز بوده و از ديدگاههاي متفاوتي قابل بررسي و ارزيابي هستند. از جمله اينكه در مورد وجود بزهكاري در جوانان و نوجوانان ،  عامل و مقصر اصلي را در چه چيزي مي توان جستجو كرد؛  آيا تنها بزهكاران مقصرند يا عوامل ديگري نيز در اين امر دخيل است. يا نكته ديگر اينكه اجراي قوانين كيفري و جزايي را در مواقع حساس و دشواري چون موقعيتهاي مطرح شده در فيلم چگونه مي توان ارزيابي كرد؟ قطعا هر كسي ابتدا بايد خود را در جايگاه موردنظر تصور كند آنگاه آنچه را كه قلبا اعتقاد دارد بيان نمايد.
از تكنيكهاي قابل توجهي كه در ساخت اين فيلم بكار رفته استفاده بجا و مناسبي از صداهاي موجود در فضاهاي فيلمبرداري است. به عنوان مثال صداي حركت قطار كه بخشي از موسيقي متن را در صحنه هايي خاص تشكيل مي دهد  ، خود مي تواند حس موردنظر كارگردان را به مخاطب القاء نمايد و يا در جايي ديگر صداي تلاوت قرآن و اذان قابل توجه و بررسي است.
 
                                                  تصویر: f:%5Cgharibian.jpg 
 در اين فيلم از ديدگاه تئوريهاي ارتباطات انساني مي توان به نكاتي چند اشاره كرد كه از آن جمله مبحث ارتباطات مؤثر است كه مي توان آنرا به موازات موضوع محوري داستان تا انتها مورد بررسي قرار داد. در سناريوهاي طراحي شده فيلم  ، انواع تكنيكها و تاكتيكهاي گوناگون به كار گرفته مي شود تا يك ارتباط مؤثري با پدر مقتول برقرار گردد تا اينكه به عفو قاتل راضي شود. اما به دليل اينكه شـرايـط كامل براي برقراري يـك ارتبـاط مؤثر فراهم نيست ،  هر بار به شكست ارتباطي مي انجامد. تنها در يك مورد ارتباط اثربخشي حاصل مي شود كه طي آن اعلا با وجود اينكه تمامي مراحل گشودگي، همدلي، تساوي، مثبت گرايي و حمايتگري را در نظر مي گيرد ،  اما همين اثربخشي نيز به دليل اينكه شرايط برنده – برنده به طور كامل و طبيعي وجود ندارد ديري نمي پايد و نهايتا  به شكست ارتباطي منجر مي شود.
در داستان فيلم كاملا مشخص است كه پدر مقتول به دليل نداشتن خودفرهيختگي از هر طرف مطرود است. در واقع او نه تصوير خوبي از خود دارد، نه نظر مثبتي نسبت به ديگران و نه حتي نسبت به خود از حرمت والايي برخوردار است . لذا در هر مرحله ،  حتي با افرادي كه وجوه مشترك زيادي با آنها دارد نمي تواند ارتباط مؤثر و موفقي داشته باشد.
نكته ديگري كه در داستان اين فيلم قابل بررسي است توجه به ارتباطات انساني در قالب هرم مازلو مي باشد. طبق نظر مازلو براي يك ارتباط مؤثر لازم است مراحل پنجگانه نيازهاي فيزيولوژي، ايمني، تعلقات اجتماعي، منزلت و حرمت و خودشكوفايي طي شود. اما داستان فيلم را مي توان موردي استثناء براي اين تئوري دانست. چرا كه در مواردي مي توان يك طرف ارتباطي را حتي در اولين مرحله هرم جستجو كرد كه در آن فرد با وجود محتاج بودن به نيازهاي اوليه، توانايي برقراري يك ارتباط مؤثر را دارد.
كارگردان در مورد فيلمش مي گويد :
خیلی از آدم هايى كه شما فكر مى كنيد محق هستند از نظر فرد ديگرى محق نیستند، كاملاً نسبى است.  بستگى دارد شما زاويه ديدتان و نسبت تان با فرد مورد قضاوت چه باشد. اين روى قضاوتتان تاثير دارد. من عقيده دارم كه وقتى آدم ها در موقعيتى مرتكب عملى مى شوند كه از نظر ما ناپسند يا مجرمانه است معنى اش اين نيست كه اگر خود ما در آن موقعيت و شرايط بوديم حكماً اين عمل را مرتكب نمى شديم. من به نيرو و اراده آدم ها معتقدم ولى در جامعه پيچيده معاصر، قدرت محيط و شرايط پيرامونى را غالباً و نه قاعدتاً برتر از اراده آدم ها مى دانم.من تلاش مى كنم در اثرم، زواياى مختلفى را  به يك موقعيت پيچيده باز كنم تا قضاوت هاى متفاوتى حاصل شود. اين موضوع در شهر زيبا به وضوح مشاهده مى شود. دوربين سعى دارد منصف باشد. به يك نسبت به آدم ها نزديك شود و جانبدارى نكند. وظيفه من طراحى درست و قابل باور موقعيتى است كه آدم ها درگير آنند.
دوربين نبايد خيلى روى صورت بازيگرها دقيق شود و به زور بخواهد احساساتشان را از پشت چهره بيرون بكشد. ممكن شخصيت ها در حال پنهان كارى باشند و توقف زياد روى چهره ها مى تواند دستشان را رو كند.
با ذکر منبع; WwW.kargardani.Ir نسخه برداری مجاز است
11-13-2014 04:16 AM
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ


*******
کارگردان
Administrators
وضعيت : آفلاین
Trade Count: (0)
ارسال ها:275
تاریخ ثبت نام:Oct 2013
اعتبار: 0
سپاس ها 25
سپاس شده 11 بار در 9 ارسال

مدال فعال

ارسال: #3
Shocked RE: معرفی فیلم شهر زیبا و نقدی بر این فیلم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کارگردان اصغر فرهادی
تهیه‌کننده ایرج تقی پور
نویسنده   اصغر فرهادی
بازیگران ترانه علیدوستی
فرامرز قریبیان
بابک انصاری
آهو خردمند
فرهاد قائمیان
موسیقی   حمیدرضا صدری
فیلم‌برداری           علی لقمانی
تدوین     شهرزاد پویا
تاریخ انتشار         ۱۳۸۲
مدت زمان            ۱۰۱ دقیقه
خلاصه داستان:
 
در کانون اصلاح و تربیت «شهر زیبا» نوجوانان زندانی با خواست اعلا جمع می شوند تا هجدهمین سالروز تولد اکبر را جشن بگیرند. اکبر متهم است دو سال پیش دختری را کشته و حالا زمان قصاص اوست. اعلا، دوست اکبر، برای کمک به او به اتفاق فیروزه خواهر اکبر برای گرفتن رضایت به سراغ شاکی پرونده، ابوالقاسم (پدر مقتول) می روند. ابوالقاسم که با سماجت آنها روبرو می شود، به دادگاه می رود تا اجرای حکم را جلو بیندازد اما به او می گویند باید منتظر باشد و باید ابتدا پول دیه را آماده کند. ابوالقاسم که توانایی پرداخت پول را ندارد سعی می کند این مبلغ را از صندوق بیت المال تهیه کند اما کسی حاضر به امضای ورقه استشهاد نیست. از طرفی به تدریج میان فیروزه ـ که از همسر معتادش جدا شده ـ و اعلا نیز علاقه ای به وجود می آید. زن ابوالقاسم که می خواهد به جای قصاص پول دیه را بگیرد و خرج مداوای دختر معلولش کند، به ابوالقاسم اصرار می کند رضایت بدهد. ابوالقاسم مخالف است و تصمیم دارد برای تأمین پول دیه خانه را بفروشد اما باز هم موفق نمی شود و اعلا معامله را به هم می زند. ابوالقاسم که سماجت فیروزه و اعلا را می بیند می گوید حاضر است رضایت بدهد، اما حالا فیروزه مبلغ دیه را ندارد که پرداخت کند. همسر ابوالقاسم با همفکری برادرش به این نتیجه می رسند چون اعلا پسر لایقی است پس مقدمات ازدواج او را با دخترش فراهم و از گرفتن پول دیه صرف نظر کنند. آنها قصدشان را به فیروزه می گویند و از او می خواهند مقدمات ازدواج را فراهم کند. اعلا که از قضیه خبر ندارد به فیروزه می گوید قصد دارد پول دیه را از هر طریق ممکن تأمین کند اما با مخالفت و پرخاش فیروزه روبرو می شود و از طرفی نیز وقتی قصد خانواده ابوالقاسم را می فهمد تصمیم نهایی را به فیروزه وامی گذارد. فیروزه تظاهر می کند که به اعلا علاقه ندارد. اصرار مددکار کانون نیز بر اینکه ابوالقاسم از شرطش منصرف کند به جایی نمی رسد. اعلا دوباره نزد فیروزه برمی گردد، اما فیروزه در روی او باز نمی کند.
اصغر فرهادی درام را به خوبی می شناسد . توفیق اجباری زندگی اش که به ناچار رشته تئاتر را در دانشگاه انتخاب کرد  برگ برنده فرهادی در قوام بخشیدن به ساختار دراماتیک در فیلمنامه  هایش است. دیگر خصوصیت مضمونی مورد علاقه او تلاش برای تصویر سازی لایه های مختلف اجتماعی و فرهنگی در سطوح طبقاتی مختلف جامعه ایرانی است. اگر  در شهر زیبا به حوالی شهر و زاغه نشین ها  و مشکلات اجتماعی و فرهنگی روزمره این قشر می پردازد در دو اثر بعدی خود (چهارشنبه سوری و درباره الی) طبقه متوسط و خرده بورژوازی را مورد هدف قرار می دهد.
شهرزیبا در همان ۵ دقیقه آغازین فیلم  با میزانسن دقیقی فضای پرسوناژها را به تصویر می کشد. توالی صدای کلاغ + سوت  + صوت قرآن + بلندگو + بالا رفتن پرچم  در اولین دقیقه فیلم محیط پادگانی و بسته دارالتادیب را می سازد. ترکیب این فضاسازی با کات به صحنه رقص بچه های دارالتادیب تضاد دنیای پر شور زندانیان و محیط را نشان می دهد.
 
 
 
الگوی پیش برنده پیرنگ فیلم الگوی تحقق هدف است . « علا »  باید برای دوستش که به سن ١٨ سالگی رسیده و  در آستانه اعدام رضایت بگیرد. باقی فیلم مسیری است که علا باید برای تخقق این هدف طی کند و سفر آغاز می شود. ظرافت های فیلمنامه با توجه به ساختار پیرنگ اشکار می شود. به شکل منحصر به فردی  بیشتر فضای فیلم در لوکیشن های بسته می گذرد که ناخودآگاه این فضای بسته  گیر افتادگی و محبوس  بودن آدمهای شهر زیبا را القا می کند .  خانه اکبر و محیط زندگی اکبر و خواهرش نیز اولین بار از پشت توری سیمی نمایش داده می شود. تقریبا تمام گسترش پیرنگ با  «قرار ملاقات ها  » پیش می رود . مثلا
 
 
 
١- ملاقات اول با خواهر اکبر ، دعوای خواهر اکبر با شوهر ،
 
٢- ملاقات با ابوالقاسم ( پدر مقتول )
 
٣- ملاقات تنها با ابوالقاسم  ، بحث
 
۴- ملاقات با فیروزه (خواهر اکبر) ، دادگاه
 
۵- ملاقات مادر مقتول با علا / ملاقات علا و فیروزه در محل کار فیروزه / ملاقات ابوالقاسم و پیرمرد پیش نماز محله
 
۶- شام خوردن علا با فیروزه
 
٧- گفتگوی ابوالقاسم با همسرش / مادر مقتول و برادرش و...
 
این همه قرار ملاقات و حجم زیاد گفتگوهای فیلم نشان دهنده گره خوردن سرنوشت آدمهای شهر زیبا با یکدیگر است .
 
از گفتگوی اول علا با فیروزه مسیر دیگری نیز در درام آغاز می شود .  احساس عاشقانه ای که بین علا و فیروزه شکل می گیرد. اگر  کل مسیر دراماتیک پیرنگ را به دو قسمت تقسیم کنیم :
 
الف ) تلاش (هدف) علا برای گرفتن رضایت از پدر مقتول
 
ب )  شکل گیری علاقه متقابل بین علا و فیروزه
 
آنگاه صحنه های مربوط به گسترش الف عبارتند از :
 
دارالتادیب / ملاقات اول با ابوالقاسم / ملاقات دوم با ابوالقاسم / رفتن به دادسرا / ملاقات علا با مادر مقتول  /  ملاقات علا با پیش نماز مسجد / ملاقات علا با خریدار خانه /  گفتگو با مسئول زندان
 
و صحنه های گسترش ب به ترتیب :
 
ملاقات اول علا با فیروزه / اتوبوس / ملاقات دوم با فیروزه / ملاقات علا و فیروزه در محل کار دختر / شام مشترک / ملاقات چهارم و خبر آوردن علا برای فیروزه / ملاقات از دو طرف ریل راه اهن / ملاقات پنج در محل کار /  در نگشودن فیروزه برای علا
 
تمامی صحنه های الف و ب به صورت یک درمیان به فرم  الف / ب / الف / ب / الف و...قرا ر گرفته اند . دقیقا از اخرین سکانس مسیر الف که مسئول زندان هم نمی تواند ابوالقاسم را راضی به رضایت دادن و گرفتن دیه کند ( مسیر الف به  بن بست می رسد ) سکانس متوالی مسیر ب نیز به بن بست می رسد ( فیروزه در را به روی علا باز نمی کند ) و رابطه عاشقانه نیز بی فرجام می شود. فرهادی به شکل زیبایی این بن بست های مشترک را نشان می دهد. تمامی کارکترهای فیلم گیر کرده اند . از اکبر که نمی داند اعدام می شود یا نه / علا  که میان برزخ عشق  به خود و عشق به دیگری گیر کرده / فیروزه / ابوالقاسم که نمی داند رضایت بدهد یا نه / دختر علیل ابوالقاسم / و..
 
در مدت فیلم سه عبار صحنه عبور قطار نشان داده می شود . اولین بار وقتی علا به دیدن فیروزه می رود ، بار دوم وقتی در میانه فیلم  وقتی فیروزه برای علا ارایش می کند و منتظر اوست و بار سوم صحنه پایانی فیلم .  صدای سوت  و حرکت قطار به صورتی موتیفی هشدار دهنده  در نقاط عطف فیلم  به شکلی دلشوره آور ظاهر می شود  ، تمهیدی که بعدها فرهادی در چهارشنبه سوری با صدای ترقه هایش  آن را تکرار کرد.
 
فرهادی با هوشمندی به لایه های مختلف زندگی اهالی شهر زیبا نقب می زند . در یکی از دیالوگ های فیروزه به علا می شنویم :
 
« یه حلقه ، یه  آدم عملی که همه فکر کنن شوهرته ! من با همین چیزا زندگی می کنم » . توجه به زیرلایه های فرهنگی مثل غیرتی شدن علا در اتوبوس / آشفتگی  مذهبی ابوالقاسم / بحث علا با پیش نمازی که نماز را مهم تر از جان انسان می داند و در نهایت فقر اقتصادی و فرهنگی شهر زیبایی ها در تعریف کردن داستانی  از فرهادی هویدا می شود. راه هایی که همه بن بست می شوند و هیچ کس مقصر نیست . تلاشی نافرجام برای رهایی نوجوانی از مرگ که دایره بسته زندگی شخصیت های فیلم را موکد می کند. فرهادی در "شهر زیبا" مانند دیگر فیلم هایش می کوشد به واقعیت تکان دهنده ای که وجود دارد نزدیک شود و باور دارد که نمایش بی کم و کاست اما با رنگی از داستان پردازی واقعیت پنهان در زندگی آدم هایی از جنس علا، فیروزه (ترانه علیدوستی) و مرد شاکی (فرامرز قریبیان) آنقدر تراژیک و تلخ است که بیننده را متاثر می کند.شخصیت های "شهر زیبا" قربانی جامعه ای هستند که درگیر مشکلات سنتی و قانونی است و زنجیره ای از عوامل انسان هایی مانند علا را به ورطه نابودی می کشد. مانند "رقص در غبار"، "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" در "شهر زیبا" هم با عشقی نافرجام روبروییم. عشقی که نمی تواند تنهایی و گزندگی تلخ زندگی فیروزه و علا را تلطیف کند . تقدیری که هیچیک از شهر زیبایی را از آن گریزی و گزیری نیست  ، این را لابد باید از همان ابتدا از خانه هایی که چسبیده به ریل راه آهن ساخته شده اند فهمید.
 
 
 
 
 
فرهادی در اثر ملودرام اجتماعی، به بیان پر قدرت و تکان دهنده ای دست یافته است. در میان ما، سال هاست که از یک ملودرام نو آورانه و ارزشمند خبری نیست.
در سینمای ایران، آثار اجتمای همواره مهم بوده اند. حاجی آقا آکتور سینما، گاو، شب توزی، وحشت و آئینه، شوهر آهو خانم، قیصر، آقای هالو، دایره مینا، گوزن ها، خاک، ساز دهنی، کلاغ، گزارش گرسیار، آرامش در حضور دیگران، صنعت بیحال، دندان مار و... مشتی از خروار است.
 
به هر حال، وقتی رقص در غبار به نمایش در آمد، عده ای از نویسندگان بخش سینمایی مجلات و مطبوعات، با دلایلی بسیار کلیشه ای، فیلم اول فرهادی را نفی کردند، در حالی که همان گونه که در نقد آن فیلم نوشتم، رقص در غبار بسیار فراتر از اندازه های کار او ل یک فیلمساز جوان، پیش چشم ها ظاهر شد و خبر از فیلمسازی مؤلف داد که هم در روایت و هم در ساختار، هوشمند و بسیار ظریف و چند لایه عمل می کند، به ویژه او می تواند نشانه شناسی بسیار نیرومندی را به فضای معنا پرداز فیلم بدل کند.
همان لایه مندی و ظرافت، در «شهر زیبا» نیز دیدنی است. توجه به شخصیت ها و در عین حال کاربرد زبانی که در پشت صورت مستند گونه فیلم، از ظرفیت کنایی و دلالت ضمنی چشمگیری برخوردار است.
من توجه خواننده عزیز را به سکانس آغازین فیلم جلب می کنم ؛ تصویری که از کانون اصلاح و تربیت ساخته می شود، تصویری رسالت، از صدای قدم او و حاشیه صوتی نظامی، برای اشاره به ساختار حاکم و جو مسلط بر کانون اصلاح و تربیت و نگاه غلط به افرادی که در این کانون هستند، استفاده شده است.
در همان حال به گونه ای منصفانه، به مدد کاری همدل با بزه کاران اشاره می شود.
از سوی دیگر، کاربرد قرائت قرآن در همین فصل، بیان رسایی از وضعیت جوانانی است که هیجده سالگی آنان با رعب آمیخته است.
اتومبیل کاتول که اکبر را سوار می کند، مثل همه اتومبیل های زندان است ؛ شبیه سلول، با میله ها که مانند آیه ها، بر روزگار بی روشنایی این بزه کاران تأکید می ورزد.
در ادبیات و هنر مدرن، به دلیل گسست روشنفکران مدرن از ریشه ها و سنت های خود، قرائتی خلاقه از متون قدسی در خدمت آفرینش نو قرار نگرفته است.
در این زمینه از پرویز تناولی، سهراب سپهری و فرخزاد می توان نام برد که در میان روشنفکران مدرن، از ساخت و زبان و فضا و فرم کلام الله و یا عناصر سنتی برای آفرینش مدرن به صورتی بسیار عالی بهره برده اند. پرویز تناولی پایه گذار نقاشی و مجسه سازی سقاخانه و آن دو دیگر یکی در حوزه استعاره ها و دیگری (فروغ) در قلمرو یافتن یک زبان فاخر قدسی و پیامبرانه برای شعر و آیه های زمینی به مطالعه متن وحیانی پرداختند: و زمین سرد شد و...
فرهادی، همچنین در جزئیات دیگر بصری، بسیار دقت می کند؛ برای مثال اگر می خواهد برای بار دوم، خانه اکبر را نشان دهد، آن را از پشت سیم های خاردار نشان می دهد و اگر می خواهد برای اولین بار شوهر فیروزه را که مردی معتاد است به تصویر بکشد، باز هم از تورهای سیمی استفاده می کند که در مورد این افراد محبوس در مشکلات خود گویاست.
اینها نشان این است که اتفاقاً فرهادی فیلمنامه نویسی تلویزیونی نیست که تکنیک های کارگردانی را درست نمی داند .
این اتهامی بیش نیست؛ آن هم از سوی کسانی است که جزم اندیشانه، هر چیز و هر کس در تلویزیون را بی اعتبار می خوانند.
از نماها، فصل، بازیگردانی و همه بافت فیلم فرهادی، چنان که در نمونه های فوق نشان دادم، می توان اثبات کرد که قدرت کارگردانی او بسیار قابل پذیرش و در سطوح کارگردانی خوب در سینمای ایران است.
فرهادی به ظرافت های دیگری هم توجه دارد تا روحی تراژیک بر فیلمش حاکم کند. اعلا برای هیجده سالگی دوست زندانی اش اکبر، جشن تولد می گیرد ؛ بی خبر از اینکه این درست تاریخی است که او برای اعدام به دلیل قتل همسرش، بدون مانع قانونی خواهد بود. در هر لحظه از فیلم، ما می بینیم که حقیقت آن قدر ساده نیست و همیشه لایه دیگری دارد که موقعیت های انسانی را پیچیده می کند؛ برای مثال، ما وقتی بغض و درد و سکوت ابوالقاسم را می بینیم، او را محق می دانیم که خواهان قصاص قاتل باشد و زمانی که جوانی و خطا و موجودیت ناقاتلانه اکبر را می بینیم، می خواهیم او بخشوده شود. روحانی فیلم هم با این دو وضعیت درگیر است. اگر چه در انتها از کمک به ابوالقاسم برای کُشتن اکبر دست می شوید و می گوید: اگر چه قصاص حق اوست، ولی بخشیدن بالاتر و دارای ثواب بیشتری است. همین وضعیت است که ابوالقاسم را به تردید می کشاند و کارگردان این فضا را بسیار زیباطراحی می کند.
در دادگستری هم به ابوالقاسم می گویند، همان قدر که او حق دارد مرگ قاتل دخترش را ببیند و آن را به جلو بیندازد، نزدیکان اکبر هم حق دارند قصاص او را به تعویق اندازند.
«شهر زبیا» از فیلم های عمیقی است که نشان می دهد، اگر چه زندان حقوقی، زندان کوچکی در دنیاست، اما خود دنیا هم زندانی بزرگ تر برای انسان است. فیلم با فصل های عالی و گوناگونی پیش می رود و رابطه ای را شکل می دهد که به چشم ما لحظه به لحظه سیمای تراژیک آن عمیق تر می شود.
اگر خوب دقت کنیم، در آغاز، انگیزه اعلا برای پی گیری پرونده اکبر، احساس یک تعهد دوستانه است، اما در ادامه شخصیت عجیب فیروزه او را به خود جلب می کند. اعلا از تصور آنکه فیروزه همسری دارد، به خود اجازه تخطی نمی دهد، در حالیکه ضرورت همراهی با فیروزه برای پیگیری پرونده اکبر، هر دم آتش عشق او را شعله ورتر می سازد که به چشم او عشقی گناه آلوده است. او زمانی که در می یابد، فیروزه زنی آزاد و مطلقه است، سرشار از شادمانی آرزوهای تازه ای را می پرورد، اما در همین جا خرده داستان تازه ای دخالت می کند و پیچش در اماتیک و نقطه عطف دیگری در روایت پیدا می شود و آن ماجرای نا دختری معلول ابوالقاسم و نقشه همسر او برای ازدواج دخترک با اعلا است.
فیروزه وقتی از این مسئله آگاهی می یابد، با همه علاقه ای که به اعلا دارد، رو پنهان می نماید، در حالی که اعلا می تواند او را از وضعیت نکبت بار نجات دهد.
با این همه زمانی که اعلا در آخرین سکانس و پایان بندی جذاب، به سراغ فیروزه می رود و بی خبر از همه جا زنگ می زند، کسی در نمی گشاید. پرده درباد گویای چیزی فهم ناپذیری و از کف دادگی تلخی است که اعلا را فرا می گیرد.
بدین ترتیب، جدا از تم کانون اصلاح و تربیت و موقعیت تلخ یک بزهکار که به عزای هیجده سالگی اش نشسته و به مرگ نزدیک تر شده، تم مناسبات دو نفره فیروزه و اعلا از یک سو و تم ابوالقاسم (پدر مقتول) و خرده داستان دخترک معلول و شوهر سابق معتاد فیروزه، همه اجزای تکان دهنده یک درام اجتماعی است که فرهادی به خوبی آن را به پیش می برد.
در این میان، بازی ترانه علیدوستی، حیرت انگیزه است. ترانه علیدوستی با فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» به کارگردانی صدر عاملی، مهمترین جایزه بازیگری سینمای ایران را از جشنواره فجر گرفت. او علیرغم پیشنهادهای وسوسه انگیز و دستمزدهای چشمگیر، ترجیح داد بنشیند و صبر پیشه کند تا فیلمنامه و کارگردان قابل اعتمادی پیدا شود. این نشان می دهد که او برای حرفه خود حرمت بسیاری قایل است.
او بازیگر اهل کتاب و چه اهل دیدن فیلم که در خانواده ای عاشق سینما زندگی می کند و فرصت را برای تجزیه، تحلیل و بررسی حرفه ای فیلم از دست نمی دهد، پس می توان انتظار داشت که استعداد و آگاهی، از او بازیگری یکتا در سینمای ایران ساخته است که یک سروگردن از دیگر بازیگران بالاتر است و هر لحظه فیلم را با آگاهی پیچیده از نقش و شخصیت و بازی بغرنجی تجسم می بخشد.
در همین فیلم شهر زیبا، لحظاتی از بازیگری ترانه علیدوستی است که در سینمای ایران بی نظیر است و برای بازیگران جوانی است که بدون صرف زمان و تمرین بر صحنه حاضر می شوند. بسیار درس آموز است. احساسات متضادی که ترانه علیدوستی، در صحنه چلوکبابی، پشت پرده توری و موقع آتش زدن سیگار از خود نشان می دهد، ما را چنان مسحور می کند و چنان به نقش نزدیک می نماید که در سینمای ما نظیری برای آن وجود ندارد و در سینمای جهان یادآور لحظاتی از بازیگری اینگریدبرگمن و ژولیت بینوش است. مسلماً این گفتار نه غلو است و نه بها دادن بیش از حد به بازیگری ترانه علیدوستی.
نخستین دختری که در بیست سالگی، با 2 فیلم هنری درخشان، در رده قدرتمندترین بازیگران سینمای ایران قرار گرفته، وظیفه ای است که هیچ نقد جدی سینمایی نمی تواند از آن چشم پوشی کند.
در کنار بازی ترانه علیدوستی، بازی بازیگر سابقه دار سینمای ایران، فرامرز قریبیان بسیار مسحور کننده است. قریبیان را در خاک و گوزنها فراموش نکرده ایم. او بازیگر توانمند و پر کاری است که متأسفانه فیلم های بدی هم در کارنامه خود دارد.
با این همه به نظر من، چه در رقص در غبار و چه در فیلم اخیر، بازی او، فراموش نشدنی است. به نظر من جایزه بازیگری نقش اول مرد، سال گذشته و امسال حق او بود. گویا پخش کنندگان جایزه، پافشاری داشتند که نه بازی برتر، بلکه به بازی جوانها بها دهند .
به هر رو شهر زیبا اثبات می کند که یک هنرمند تلویزیزنی، اگر استعداد داشته باشد، می تواند در همان آثار اولیه سینمایی خود، چهره ای مؤلف و خلاق از خود به نمایش بگذارد و از این بابت، فرهادی بسیار امیدوار کننده است.
درباره روایت و نیز کارگردانی و سیستم نشانه شناسی به شهر زیبا نیز می توان اشاره های دیگری کرد که کار را به تفصیل می کشاند و من تنها به تعدادی از نقطه های عطف فیلم و وجوه بسیار پر اهمیت آن اشاره می کنم تا نشان دهد که شهر زیبا اثری بسیار ارزشمند است:
1. سینمای فرهادی سینمایی واقع گرا و تحت تأثیر نئورئالیسم از یک سو و سینمای رویکرد گرای ایران و آثار مستند گونی است که تأثیرات سبک کیارستمی را در سینمای داستان پرداز به کار گرفته اند؛ کسانی که این سینما را به ناتورالیسم منتسب می کنند، آگاهی اندکی از ناتورالیسم و پایه فرویدی آن سبک دارند. این سینما اصلاً سینمایی غریزه پرداز که اساس تحولات اجتماعی را جنسیت بداند نیست.
2. پالودگی و استواری و انسجام و استحکام زبان بصری فرهادی، موجب ظهور یک زبان سینمایی نو در خدمت ساختار روایی اجتماعی شده است. او ریتم خوبی را حفظ می کند و عموماً میزانس ها و قاب بندی های شهر زیبا، در تناسب با روایت واقع گرایانه آن و در خدمت فیلم و گویای دقت فیلمساز است. این قاب بندی ها بیشتر اوقات خود متضمن دلالت های ضمنی و معنای سوم فیلم هستند.
3. در فیلم فرهادی، ما با نگاهی انسانی روبه رو می شویم و آنکه قتل کرده، در موقعیت انسانی می بینیم که خود در شرایط سخت زندگی مثل خواهرش یک قربانی است. مردم فقیر و از گروه فرو دستان که بار مصائب را بر دوش می کشند و همواره در معرض لغزش اند.
4. توان کار با لوکیشن های واقعی، توان بزرگ فرهادی است که جلوه ای از زندگی واقعی به فیلم می دهد. او شناخت درستی از مکان، چهره، رفتار آدم های فیلمش دارد و به اجزای فیلم خوب دقت کرده، چه زبان و چه مشخصات صوری. مثل آن عینک کلفت قریبیان زوایای متناسب دوربین با صحنه هایی که رویدادهای فیلم و حذف های فرهادی به فیلم اهمیت و به مخاطب کنجکاوی اهداء می کند.
نشان ندادن همه پیکره یک ماجرا، مثل قطع پس از دعوا به با هم بودن پسر و دختر در ماشین و حضور کودک در آغوش پسر، بیانگر نکته بینی سینمایی فرهادی است.
علاوه بر این، او به خوبی می تواند به موقعیت این آدم ها که هیچ یک خیر و شر مطلق نیستند، نزدیک شود و هر بار از منظر آن ها به مسئله نگاه کند و تمایزات دیدگاهی و بستگی آن به نگاه، معنای رویداد را تغییر دهد.
5. من همواره به اهمیت نگاه در آثار هنری تأکید کرده ام؛ در شهر زیبا به خوبی می بینم که چقدر فیلمساز بر نگاه آگاه است و آن را به جزء ساختاری فیلم بدل کرده و از آن سبک فیلم را نتیجه گرفته است
انجمن فیلم سازی و کارگردانی

 
با ذکر منبع; WwW.kargardani.Ir نسخه برداری مجاز است
11-13-2014 04:19 AM
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


کسانی که از این موضوع بازدید کرده اند
3 کاربر زیر موضوع را خوانده است:
محسن قادری (11-13-2014, 04:21 AM)، asma (05-06-2017, 09:25 PM)، biglari (11-13-2017, 02:44 PM)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان


click درباره ماوب سایتهای زنجیره ای ناجی
   
 
سایت فیلم سازی و کارگردانی
این سایت اختصاصی مختص به فیلم سازی می باشد.
لطفا بعد از ثبت نام ,نام کاربری خود را به شماره 10009121139712 ارسال نمائید برای ارتباط و اطلاع رسانیهای انجمن و لطفا زمینه ی کاری خورد را نیز بگوید
شما در این سایت می توانید آثار خود را به نمایش بگذارید
وهرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد

مدیریت توسط محسن قادری

سالم ترین چت ایران ناجی © تالار گفتگوی ناجی
  • سالم ترین شبکه اجتماعی ایران
  • تالار علمی و عمومی ناجی
  • ناجي پروژه انواع تحقیق و مقاله
  • چت روم ناجی
  • آپ لود فایل ناجی آپلود سنتـــــــــــــــر
  • ناجی فیلم
  • آخرین اخبار سایت
  • یاس سیستم
  • تولبار ناجی
  • وبلاگدهی ناجی ،‌ ناجی وبلاگ