رفتار به تمام کنش ها و واکنش های قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده گفته می شود

فروید مکتب روان کاوی که به موضوعات ناخودآگاه ناهشیار و جبر روانی تداعی آزاد و راجرز مکتب انسان گرایی که به آزادی انسان و تختیار مسئول وی تاکید کرد و الیس مکتب شناخت گرایی را پایه گذاری کرد که بر تاثیر افکار بر روی رفتار و احساسات تاکید داشت

بالینی : کمک به تشخیص اختلالات روان و درمان آنها ...افسردگی ...وسواس..اسکیزوفرنی
صنعتی :در مورد بهبود روابط کارکنان با یکدیگر در مورد افزایش تولید و بهره وری و افزایش رضایت شغلی و کاهش استرس کار بحث و گفتگو می کند
تحولی : تحول رفتارهای موجود زنده را از تولد تا مرگ بررسی می کند در هر سنی انسان چه تواناهایی دارد .

رشد تغییرات کمی و کیفی پایدار و مستمر در موجود زنده می باشد.

محیط : مثل آب و هوا تغذیه جامعه
ژنتیک: دستور ژنی که در رد وجود دارد که مشخص می کند فرد چه قدی داشته باشد یا رنگ پوست آن چه رنگی باشد

از نظر اریکسون تا 2 سالگی مرحله اعتماد در برابر بی اعتمادی می باشد این مرحله مرحله دلبستگی نامیده می شود مرحله خیلی حساسی در رشد انسان است که در این مرحله حس اعتماد درونی در او به وجود می آید و دنیا را امن و باثبات و مردم را قابل اطمینان می یابد .
این حس به رابطه مادر و فرزد و نحوه مراقبت او از کودک بستگی دارد اگر به نیازهای کودک سریعااسخ داده شود کودک می تواند اعتماد پیدا کند و گرنه در صورتی که رفتار مادر طرد کننده باشد کودک دچار سوء طن و بدبینی می شود

دوره خود مختاری در برابر شرم سن 2 تا 3 سالگی است در این دوره کودک مهارتهای حرکتی را می آموزد و دوست دارد کارهایش را خودش انجام دهد و خانواده باید این اجازه را به کودک بدهد اگر این اجازه ره به کودک ندهند فردی مضطرب و متکی به دیگران بار می آید در این دوره باید از امرو نهی زیاد پرهیز کرد .

در این مرحله کودک فعالتر می شود و شروع به یک سری فعالیتهای ابتکاری می کند بی توجهی به ابتکارهای کودک و تقویت نکردن آنها باعث سرکوب شدن تمایلات خلاقانه می شود که بی هدفی و کم جراتی را در آینده باعث می شود
در این دوره کودک سئوالات زیادی می پرسد که والدین باید پاسخ های مناسبی بدهند تا روحیه پژوهشگری تقویت شود ، همچنین نوعی کنجکاوی به وضعیت حنسی خود دارد ، سخت گیری بیش از حد باعث احساس گناه در او می شود .

تقویت دو نوع است.
تقویت مثبت » همان پاداش دادن است
تثویت منفی , یهنی حذف یک محرک آزار دهنده که در نهایت باعث تشویق فرد به انجام رفتار می شود مثل کم کردن انجام تکالیف اضافی

1- بهتر است صورت مالی به خود پیدا نکند یعنی نگوییم که در مقابل انجام کاری پول به او می دهیم
2- زیاد از حد نباشد
3-در به کار گیری لغات اسراف نکنیم چون عادی می شود
4-مکرر نباشد چون ارزش آن از بین می رود
5-تشویق مطابق سن کودک باشد .

1- از تنبیه بدنی خودداری کنیم 2- تنبیه نباید به گونه ای باشد که کودک احساس نا امنی کند 3-با خشونت و قساوت همراه نباشد 4-چند خطای کودک جمع نشود و به یکباره تسویه حساب شود 5-تنبیه به صورت حبس کردن کودک در جای ترسناک نباشد6-توام با تحقیر و مسخره کردن نباشد 7-قهر و رنجش را طولانی نکنیم8-با حالت عاطفی مثبت باشد یعنی بداند که او را در عین تنبیه دوست داریم 9-همه با هم تنبیه انجام ندهند10-علت تنبیه درست باشد(در هر سنی مدل تنبیه فرق می کند)11-حساب مشکلات زندگی از تنبیه کودک جدا شود
اثرات منفی : 1- حالت هیجانی منفی مثل ترس و وجشت در کودک به وجود می آورد
2-حالت پرخاشگری را بالا می برد 3-صدمه به دیگران را توجیه می کند4-در تنبیه بدنی معمولا فرد یک رفتار نامطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب قبلی می کند .

1-اعتماد به نفس2-اعتماد به دیگران3-ثبات عاطفی دارند4-احساس شایستگی دارند5-قدرت ابزار عواطف و کنترل آنها را دارد6-قدرت تصمیم گیری دارند7-کنجکاو هستند8-استقلال دارند9-می توانند ابراز وجود کنند---رد خواسته های دیگران--

اختلالی لسات که فرد در آن دچار هذیان و توهم می شود و بیماری خود را قبول ندارد مثل اسکیزو فرنی پاراوئید

1= عوامل زیستی و ژنتیکی
2- عوامل اجتماعی و خانوادگی --متاثر از عامل اجتماعی--
3-عوامل روانی

ترس از موقعیت هایی است که خطر واقعی ندارد مثل ترس از آسانسور ترس از اجتماع ترس از کنفرانس دادن ترس از حیوانات اهلی

دو نوع است
وسواس عملی : مثل شستشو ، وسواس احتکار ، وسواس چک کردن
وسواس فکری: مثل تکرار مداوم افکار ضد مذهبی در نماز(فکرهای منفی و آزاردهنده)

1-خلف افسرده از فعالیتهایی که در گذشته لذت بخش بوده 2-کاهش یا افزایش اشتها3-خستگی یا کاهش انرژی 4-اختلال خواب5-اختلال خواب 6-احساس گناه وبی ارزشی 7-افکار خودکشی 8-کاهش توانایی فکر و اختلال در تمرز و تصمیم گیری 9-بی قراری فیزیکی و اضطراب

افکار بر روی احساسات و رفتار فرد تاثیر می گذارد

در 12 مورد
1-اعتفاد به اینکه ضرورتا تمام افراد زندگی مان باید ما را دوست داشته باشند از آنجا که چنین امری دست نیافتنی است افرادی که چنین اعتقادی دارند دچار ضعف و ناامیدی می شوند 2-اعتقاد به اینکه پیش نرفتن امور مطابق میلمان فاجعه است3-اعتقاد به اینکه ما باید به دیگران متکی باشیم به جای این اعتقاد بهتر است استقلال و خودیت خود را حفظ کنیم

درمان شامل دارور درمانی و روان درمانی است

فرد از کاه کوه می سازد

فرد یا همه چیز را خوب می بیند یا بد و بین این را در نظر نمی گیرد مثلا فرد می گوید یا باید نمره 20 بگیرم یا هیچ نمره ی دیگری برایم ارزش ندارد

اینکه فردی افکار و عقاید دیگران را پیش بینی کند که این پیش بینی ممکن است درست نباشد ذهن خوانی در روابط بین فردی بسیار مهم است

به این معنی که اگر احساس خوبی داشته باشیم در مورد همه چیز مثبت فکر می کنیم و اگر احساس بدی داشته باشیمن به همه چیز به صورت منفی فکر میکنیم

این که فرد همیشه برای خود بایدها و نبایدهایی دارد و این بایدها و نبایدها به او فشار می آورد

اضطراب ، استرس ، ترس ،وسواس

1- تخلیه هیجانی
2-درک بهتر خود
3-کسب آگاهی و بینش
4-رو به رو شدن با تعارضات
5-ایجاد آرامش که می توانند خودش نوعی درمان باشد
6- افزایش خلاقیت
7-افزایش سطح انرژی بخصوص افراد سالخورده

از هنر جهت دستیابی سلامتی روانی استفاده می کنند