تحقیقی در رابطه با فرهنگ مردم ( قوم کرد ) - نسخه قابل چاپ +- انجمن فیلم سازی و کارگردانی|انجمن ناجی|ناجی فروم|وبلاگ سازی ناجی| (http://kargardani.ir) +-- انجمن: دانشگاه واحد 48 (/forum-9.html) +--- انجمن: ترم های دوره ی کارشناسی کارگردانی (/forum-12.html) +---- انجمن: ترم اول کارشناسی کارگردانی ... (/forum-135.html) +----- انجمن: فرهنگ مردم ؛استاد مدرس : شمس (/forum-22.html) +----- موضوع: تحقیقی در رابطه با فرهنگ مردم ( قوم کرد ) (/thread-83.html) |
تحقیقی در رابطه با فرهنگ مردم ( قوم کرد ) - محسن قادری - 01-09-2014 07:25 PM استان كردستان یكی از استان های كردنشین در غرب ایران است، اكثریت ساكنان این استان، كرد زبان هستند كه به لهجه های مختلف تكلم می كنند. درباره زبان كردی مردم شناسان بر این رأی هستند كه زبان كردی یكی از زبان های گروه هند و اروپایی و ایرانی است. جشن ها جشنها و آيينهايي كه در ميان كردان مرسوم است، در برگيرنده جشنهاي مذهبي، قومي و باستاني است كه ريشه در باورهاي كهن مردم دارد و اغلب تاريخي و پارهاي اسطورهاي است. ميرنوروزي و مراسم كوسه گردي ميرنوروزي و مراسم كوسه گردي از جمله بازيها و نمايشهايي بود كه تا دو دهه پيش به عنوان مقدمه نوروز در استان كردستان برگزار ميشد مراسم كوسه گردي توسط دو نفر به اجرا در ميآمد. يكي را كوسه و ديگري را زن كوسه ميناميدند . مراسم ميرميرين يا اميربهادري يكي ديگر از مراسم كه از ديرباز در ميان كردها رواج داشت و هر سال به مناسبت فرا رسيدن نوروز با تشريفات و شكوه خاصي برگزار ميشد، «ميرميرين» يا «اميربهادري» است. مراسم سمنو پزان (روستای قلعه-قروه) این مراسم معمولا در 15 روز انجام می گیرد. اهالی معتقدند که سمنو مهریه ی فاطمه زهرا (س) است. به گفته اهالی این مراسم که در واقع مراسمی زنانه است، نوعی عروسی و پایکوبی به شمار می رود. زنان دور سمنو جمع می شوند هلهله می کنند و می رقصند. اما در حال حاظر این مراسم بیشتر تبدیل به مراسم دعا و روضه شده است. مراسم پیر شالیار پير روحاني از مغان زرتشت به نام پير شاليار نزد مردم اورامان بسيار محترم است و كتابش را به بيگانگان نشان نميدهند و كلماتش به جاي ضربالمثل به كار ميرود. جشن بزرگ مردم اورامان در بهمنماه كه سال روز ازدواج اوست برگزار ميشود. اين مراسم هر سال در بهمنماه، در آغاز چله كوچك، در سه مرحله و طي سه هفته انجام ميشود. بازی های محلی کلاوریزان فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید. هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید. هیله مارانی (تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود. خوراک دوخوا (آش دوغ)، دوینه (ترخینه)، شله گنیه، شوروا، شل کینه، گرماو، رشته رون، یک آبه، پرشتین (آش کردی)، شلغم باغی یا شلغم ترش، کلانه، بریان یا کباب کردی. پوشاك پوشاك مردان و زنان كرد شامل تنپوش، سرپوش و پايافزار است. ساخت و كاربرد هريك از اين اجزا بسته به فصل، نوع كار و معيشت و مراسم و جشنها با يكديگر تفاوت دارد. هرچند پوشاك نواحي مختلف كردستان مانند اورامان، سقز، بانه، گروس، سنندج، مريوان و ... متفاوت است اما از نظر پوشش كامل بدن، همه با هم يكسان هستند. پوشاک مردان چوخه نيمتنهاي پنبهاي يا پشمي است كه در ناحيه سقز، بانه و مريوان به آن «كوا» ميگويند و درسنندج آن را «چوخه» مينامند. پانتول شلواري گشاد با دمپاي تنگ است كه «رانك» نيز ناميده ميشود. ملكي نيمتنهاي بدون يقه است كه از پايين نيمتنه تا بالا به وسيله دكمه بسته ميشود. شال كه به آن «پشتون» و «پشتينه» نيز ميگويند، پارچهاي است تقريباً به طول 3 تا 10 متر كه بر روي لباس در ناحيه كمر بسته ميشود. دستار يا «كلاغه» كه به آن «دشلمه»، «مندلي»، «رشتي»، و «سروين» (سربند) نيز می گويند و مردان به جاي كلاه از آن استفاده ميكنند. فرنجي يا «فرهجي» كه ويژه مردان ناحيه اورامانات است و از نمد ساخته و آماده ميشود. كله بال نوعي از نمد پوششي است كه چوپانان در مناطق چراي گله در صحرا استفاده ميكنند. پوشاك زنان جافي شلواري همانند شلوار مردان است. اين شلوار را زنان كرد، به ويژه زنان روستايي، هنگام كار ميپوشند. در ساير مواقع، زنان شلوار گشاد از جنس حرير به پا ميكنند. كلنجه نيمتنهاي است كه روي پيراهن بلند ميپوشند و در اورامان آن را «سوخمه» مينامند و از پارچه زري يا مخمل دوخته ميشود. شال از پارچهاي زيبا بر روی لباس در ناحيه كمر بسته ميشود. كلاو يا كلاه كه از جنس مقوا و به شكل استوانهاي كوتاه است كه آن را با پولكهايي رنگين به صورت بسيار زيبايي تزيين ميكنند كلكه روسري يا دستاري است كه به جاي كلاه مورد استفاده زنان قرار ميگيرد كلكه داراي رشته بلندي از ابريشم سياه و سفيد با مليلهدوزي است. مردم کرد کرد صلاح الدین ایوبی نظامی گنجوی الکمیل شرف خان بیدلیسی کریم خان زند سعید نورسی قاضی محمد امیرنظام گروسی مصطفی بارزانی استاد الهی جلال طالبانی ییلماز گونی مسعود بارزانی عبدالله اوجالان شوان پرور امشه بارزانی لیلا زانا بهمن قبادی دیلسا دمیربگ استن آینور دوغان ارن دردیوک اوزلم سکیک فلکناس اوکا زوحال دمیر جمعیت کل 30[۱] الی 38میلیون[۲][۳] مناطق دارای جمعیت قابل توجه آسیا ترکیه 11–18.6 میلیون 15.7–25% [۱][۲][۳][۴] ایران 6.5–7.9 میلیون 7–10% [۱][۲] عراق 6.2–6.5 میلیون 15–23% [۱][۲] سوریه 2.2-3 میلیون 9-15% [۲][۵][۶][۷] جمهوری آذربایجان 150,000–180,000 [۸][۹] روسیه 63,818 [۱۰] ارمنستان 37,403 [۱۱] گرجستان 20,843 [۱۲] اروپا اروپا آلمان 750,000 [۸] اسرائیل 150,000 [۱۳] فرانسه 135,000 [۸] سوئد 90,000 [۸] هلند 75,000 [۸] سوئیس 65,000 [۸] بلژیک 60,000 [۸] اتریش 55,000 [۸] ترکمنستان 50,000 [۹] بریتانیا 49,921 [۱۴][۱۵][۱۶] قزاقستان 38,325 [۱۷] اردن 30,000 [۱۸] یونان 26,000 [۱۹] دانمارک 25,000 [۲۰] ایالات متحده آمریکا 15,361 [۲۱] قرقیزستان 13,171 [۲۲][۲۳] کانادا 11,685 [۲۴] فنلاند 9,280 [۲۵] زبانها کردی دین بیشتر اسلام ( شیعه و سنی) و... گروههای قومی مرتبط دیگر اقوام ایرانی تبار (تالش • لر • فارس • بلوچ) Footnotes All population numbers are estimates by 3rd parties. Turkey, Iran and Syria do not track or provide population statistics. مردم کُرد، قوم ایرانی [۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲] هستند که در بخشهایی از خاورمیانه و آسیای مرکزی و در ایران به ویژه در شمالشرق و غرب ایران زندگی میکنند.[۳۳] کردها در سراسر ایران[۳۴] در استانهای ایلام، آذربایجان غربی، بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، همدان ، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران و استانهای قم، قزوین، کرمان، و استان فارس زندگی میکنند.[نیازمند منبع] بخش کردنشین جداشده از ایران (در جنگ چالدران)، کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هم اکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه میباشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، درسال ۱۹۲۳ تاسیس شدند. در جمهوری آذربایجان، جمهوری ارمنستان، جمهوری ازبکستان و جمهوری تاجیکستان، نیز کردها زندگی میکنند.[۳۵][۳۶] [۳۷] جمعیت کردها در سال ۲۰۰۹، ۲۸٬۵[۳۸] تا ۲۹٬۸۶۳٬۰۰۰ میلیون [۳۹] تن برآورد شده است که ۶٫۵ تا ۷ میلیون تن از آنها در ایران زندگی میکنند.[۴۰][۴۱] زبان کردی اخص[نیازمند منبع]بسیار متنوع(بادینی، کرمانجی، سورانی ، زازا،کلهری، لکی و...) بوده و لهجه های[نیازمند منبع] متعدد دارد مانند: هرکی، مکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی.[۴۲][۴۳] زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود وصاحب شعرها و تصنیف ها، قصه ها و سنت های ادبی است.[۴۴][۴۵] بیشتر کردها مسلمان هستند و سایر آنان نیز یزیدی، یارسان (اهل حق)، مسیحی و یهودی هستند. کردها جشن نوروز و جشنهای مولودی را گرامی میدارند.از نامدارترین افراد کرد، ابوحنیفه دینوری، جلال طالبانی، شهرام ناظری ، شیخمحمود برزنجی ، بهمن قبادی و صلاح الدین ایوبی را می توان نام برد. از شاعران نامدار کرد ،ابوالقاسم لاهوتی، رحیم معینی کرمانشاهی، مستوره اردلان و مولوی کرد، نالی، قانع، ملا مصطفی بیسارانی، هیمن، وفایی و غیره را میتوان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاستمدار دوره ناصرالدین شاه قاجار نیز کرد بودهاست.وهمچنین سردار عزیزخان مکری وزیر جنگ ناصرالدین شاه قاجار بوده است. درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) از صنایع دستی عمده کردها است. محتویات ۱ پیشینهٔ واژه کرد ۲ تاریخ ۳ جمعیت و سرزمین کردستان ۴ زبان ۵ مطالعات ژنشناختی ۶ دین و مذهب ۷ فرهنگ و آداب و رسوم ۸ بخشهای کردنشین ایرا پیشینهٔ واژه کرد ریشه واژه کرد به درستی مشخص نیست.[۴۶]رینولدز بر این باور است نام کرد از واژه کوردو که برای نخستین بار در یک سنگنبشته سومری مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد با عنوان "زمین کار-دا" آمده است در ارتباط است.کوردواز نظر ریشه شناسی مربوط به اصطلاح آشوری اورارتو که همان آرارت میاشد است.[۴۷]به باور آستریان ، منطقیترین توضیح این است که این واژه با کیرتیها (یک قبیله باستانی) در ارتباط باشد.[۴۸] برخی بر این عقیده اند که نام کرد برگرفته از سرزمین باستانی کردوئنا در جنوب دریاچه وان بوده است.[۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴] واژه کرد به صورت (کورت) در متون پارسی میانه دیده میشود و از پارسی میانه به زبان عربی به صورت "کرد" انتقال یافته است.[۵۵] پس از حمله اعراب به ایران، ایرانیان دست به شورشهای متعدد و مقاومت زدند. مثلاً محمد بن جریر طبری مینویسد: …در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کردان در آنجا پراکندهاند. مُسَیببن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحییبن خالد برمکی بود، به منصور خلیفه عباسی پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کردان را به خالد برمکی واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت… [۵۶]. [۵۷] غالب مورخان و جغرافیانویسان قدیم مانند اصطخری و ابن بلخی و مسعودی مورخ نامدار پس از اسلام، واژهٔ کرد را در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای کوچنشینان ایرانیتبار به کار بردهاند.[۵۸] [۵۹] شرفالدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود ذکر میکند و در شرفنامه سرزمین کردستان و حكام كرد را برمیشمارد. [۶۰] احمد کسروی، در شیخ صفی و تبارش، تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان مینویسد: پیش از صفوی هیچ شاعر ترک گویی در آذربایجان پیدا نشد و همگی مردم هر که ماد و آریایی تبار بودند به زبان پهلوی آذری گفتگو میکردند که همانند فارسی و لری و کردی بود.[۶۱][۶۲] [۶۳] در دوران اسلامی واژه کرد به معنای رمه گردانان و کوچنشینان ایرانیتبار بکار رفته است و طوايف ديگر ایرانی را نیز "کرد" نامیدهاند.[۶۴] از دوران سلجوقیان، مناطق وسیع کوهستانی غرب فلات ایران کردستان نام میگیرد. اما معنای اجتماعی واژه کرد هنوز ادامه دارد و شرف خان بدلیسی کردها را بر پایه شیوه زندگی و اجتماعی نزدیک، به چهار گونه تعریف میکند که از نظر زبان و شیوه زندگی از یکدیگر متفاوتند: کلهر، لر ، گوران و کرمانج.[۶۵] ولی او مردمان رعیت که چنین شیوه زندگی را نداشتند یا جزو قبیله ای نبودند را کرد حساب نمیکند.[۶۶]. مینورسکی نیز در رابطه با این عبارت شرفخان بدلیسی بر این نظر است که تنها کرمانجی و شاید کلهری را امروز بتوان جزو زبانهای کردی دانست، اما لری و گورانی از زبان کردی جدا هستند[۶۷]. حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا مینویسد:پارسیان ، دیلمیان (یکی از گروههای مهم ایرانیزبان) را کردهای طبرستان میدانستند - چنانکه اعراب را کردهای سورستان.[۶۸] یاقوت حموی مردمان ساسون را «الاکراد السناسنه» میخواند. [۶۹] ولادمیر الکسیویچ ایوانف میگوید نام کرد در سدههای میانه (کم و بیش از سده پنجم میلادی تا شانزدهم میلادی) نامی بود که بر همهٔ رمهگران و کوچگران ایرانی اطلاق میشد.[۷۰] مکنزی میگوید:اگر به حدود دوران گسترش امپراتوری عربها نگاه کنیم، خواهیم یافت که عنوان کرد با رمهگر و کوچگر دارای یک معنی است.[۷۱] مارتین فان براینسن، پژوهشگر هلندی و کردشناس میگوید : نام قومی "کرد" که در منابع قرن نخست اسلام دیده میشود بر یک پدیده رمهگرایی و شاید واحدهای سیاسی نامیده میشد و نه یک گروه زبانی. چندین بار حتی "کردهای عرب" در منابع نامبرده شدند. اما در پایان قرن دهم میلادی، این نام برای گروههای متعدد رمهگران و کوچگران ایرانیزبان بکار میرفته است که از دریاچه وان تا دریاچه ارومیه و مناطقی از قفقاز زندگی میکردند.. اگر در آن زمان روستانشینی بودند که به زبانهای کردی امروز تکلم میکردند، هنوز نام "کرد" در آن زمان شامل آنها نمیشد.[۷۲] ولادمیر مینورسکی ایرانشناس و مورخ و کردشناس نیز میگوید: در زمان پس از حمله اعراب، لغت قومی کرد برای تیرههای قبایل گوناگون ایرانیتبار و ایرانیشده بکار میرفت[۷۳]. ریچارد فرای، ایرانشناس و پروفسور دانشگاه هاروارد نیز میگوید: قبایل همیشه بخشی از تاریخ ایران بودند هرچند منابع در مورد آنها کم است زیرا آنها خود تاریخساز نبودند. عنوان فراگیر و عامیانه "کرد" که در بسیاری از کتابهای عربی و حتی پهلوی (کارنامه اردشیر بابکان) دیده میشود نامی بود که فراگیرنده همه کوچگران و چادرنشنیان بود حتی اگر با مردمانی که امروز نام "کرد" دارند از پیوند زبانی نبودند. برای نمونه، برخی از منابع مردمان لرستان را کرد نامیدند و همچنین قبایل کوهستان و حتی بلوچان کرمان.[۷۴]. در کارنامه اردشیر بابکان (پاپکان) هم کردان به معنی عشایر[۷۵] و شبان آمده است ، نه نام و نژاد یا قبیله. در گویش طبری امروز نیز کلمهٔ کرد به معنی چوپان و شبان است.[۷۶][۷۷] آنچه که روشن است، تحول واژه کرد از یک معنی اجتماعی و شیوه زندگی گروه های مختلف ایرانی تبار به معنی قومی امروز آن بسیار طول کشید[۷۸]. تاریخ چند مرد کرد در سال ۱۲۵۲ هجری خورشیدی سواران کرد در کوههای قفقاز؛ نیویورک تایمز، ۳ بهمن ۱۲۹۳ ه.خ. نوشتار اصلی: تاریخ کردها به طور کلی از بدو تاریخ کوههای بالای میانرودان مسکن و جایگاه مردمی بودهاست که با امپراتوریهای جلگهها یعنی امپراتوریهای بابل و آشور در جنگ بودهاند و گاه آنها را شکست میدادهاند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام بومی آنجا یعنی کاسیها و لولوبیان و گوتیان و دیگر اقوام آسیانی را در خود حل کردند و زبان خود را در منطقه رواج کامل دادند. زبانهای کردی(سورانی/کرمانجی) با سایر زبانهای ایرانی مانند فارسی و بختیاری و تالشی و گیلکی و بلوچی از یک ریشه واحد هستند[۷۹]. [۸۰]. گرنوت وینفوهر بیشتر کردی را نزدیک به زبان پهلوی اشکانی میداند[۸۱]. در دورههای تاریخ، منطقه کردستان بخشی از امپراتوریهای ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق را ناحیه آسورستان یا دل ایرانشهر مینامیدند. بیشتر بخش شرقی منطقه امروزی کردستان عراق در زمان ساسانیان در استان شادپیروز قرار داشت. پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد: کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند. تمام سرزمین کردستان یکی از ایالات ایران بودهاست. در جنگ چالدران (۱۵۱۴ میلادی) بر اثر شکست ایران در برابر امپراتوری عثمانی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا شد و نصیب امپراتوری عثمانی گردید. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جداشده سرزمین کردستان از ایران، فرمانراندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان تدریجاً تقسیم و یا مستقل گردیدند. بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار میگیرد. استفاده از نامهای مادی که مستقیماً به پادشاهان و سرداران ماد یا اعلام فرهنگی آنها مرتبط است در نامهای کردی به وفور کاربرد دارد. از نامهای کردی مورد استفاده در بین مردم که با تاریخ ماد مرتبط است میتوان به: آباکو آترین آتوی آرباکو آرتیکا و... همه این نامهای از مدخل ۱ تا ۴۰ یکی از کتب مربوط به نامهای کردی و بخش حرف آ برداشت شده که خود ناشی از وسعت این نامها است. جمعیت و سرزمین کردستان نوشتار اصلی: سرزمین کردستان به علت اینکه آمارگیری دقیقی از جمعیت کردها انجام نگرفته تمام آمارهای ارائه شده تخمینی هستند. بنا بر برآوردهای غیررسمی جمعیت و مساحت این منطقه به طور تقریبی در سال ۲۰۰۹، ۲۸٬۵ [۸۲] تا ۳۰ میلیون [۸۳] تن در منطقهای به وسعت ۱۹۰۰۰۰ کیلو متر مربع است. ناحیه زیست کردزبانها عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنههای شرقی کوههای زاگرس منتهی میشود. از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد مییابد. در طرف جنوب هم کرمانشاه، و بخشهایی از ایلام و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم میشود. از شمال به طرف ماردین، ویرانشهر و اورفه امتداد یافته، آن گاه از شمال به طرف ملاطیه و حوزه رود فرات میرود تا به کمالیه میرسد. در قسمتهای شمالی کردستان محدود به کوهستانهای مرگانداغ و هارالداغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد مییابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی میکنند. کوههای این منطقه در زمستانها پوشیده از برف است و در تابستانها با آب شدن برفها به مانند فرشی سبز رنگ از زیباترین مناطق دیدنی جهان میشود. چراگاههای آن که در دورانهای دور پرورش دهنده اسبهای مادی بودهاند امروزه نیز برای چرای رمهها و دامهای ایلهای کرد ایران از اهمیت به سزایی برخوردارند. مناطق کردستان اگر چه کوهستانی است اما همین مناطق کوهستانی دارای درههای وسیع و حاصلخیزی نیز است. زبان محدوده مناطقی که در آنها زبان کردی به عنوان زبان مادری سخن گفته می شود. نوشتار اصلی: کردی هنگامی که از زبان کردی سخن به میان میآید، مقصود زبانی است که کردها هم اینک با آن سخن میگویند. زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفتهاند که: این زبان از زبانهای هندواروپایی و خانوادههای هند و ایرانی و در زمرهٔ زبانهای ایرانی است و با زبان فارسی شباهت بسیاری دارد. کردی از ریشه زبانهای ایران قبل از حمله اعراب به ایران است. این گویش از عربی و ترکی تأثیر چندان نپذیرفته و کمابیش اصیل ماندهاست. زبان کردی دارای ادبی بسیار پهناور است. قدیمترین نوشته به زبان پهلوی اشکانی قبالهای است که از اورامان در کردستان به دست آمده.[۸۴] کردی که اکثر کردها در (ایران، ترکیه، عراق و سوریه) با آن صحبت میکنند زبان ادبی و نیمه رسمی به شمار میرود و در کشور عراق از زمان اشغال قوای انگلیس (۱۹۱۸ م.) تاکنون در مدارس تدریس میشود. زبان کردی شامل گویشهای متعددی است یکی کورمانجی شرقی یا مکری در بوكان ،سلیمانیه و سنه؛ و یکی کورمانجی غربی در دیار بکر و رضائیه و ایروان و ارزروم و شمال سوریه و شمال خراسان. گروه اصلی دیگر یا گروه کردی جنوبی در منطقه کرمانشاه زندگی می کنند. [۸۵]. کرمانجی گویش کردهای شمال خراسان، ناحیه مرزی ایران و ترکیه، روستاهای تکاب وشاهیندژ، شرق ترکیه و شمال عراق است. سورانی در بخش میانی مناطق کردنشین ایران و همچنین در نیمه جنوبی کردستان عراق صحبت میشود. شهرهای اصلی سورانیزبان عبارتند از: بوكان، مهاباد، سنندج، سلیمانیه، اربیل و کرکوک که بدان تکلم دارند. کردی جنوبی دارای لهجههای کردی کرمانشاهی، کلیایی، سنجابی، کلهری ، لکی و فیلی است که در استان کرمانشاه و بخش هایی از استان ایلام و مناطق هم مرز با این دو استان در کشور عراق یعنی استان دیاله و بخشهایی از کرکوک و موسل بدان تکلم دارند. به نظر دانشمندان زبان شناس و شرق شناس قبایل ماد و پارس همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن میگفتهاند. تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که زبان مادی بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان داشته، اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. پروفسور ن. مکنزی نوشته است[۸۶] که در نظر اول میتوان انتظار داشت که منظور از زبان مادی زبان کردی است. معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر [۱۰] را تایید میکند: «اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمدهاست و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳) مادها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیح امپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شدهاست. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمینهای دیگری که به سرزمین ماد ملحق شدهاند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شدهاند. و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی - که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بودهاست - افتادهاست. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کردهاست. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بودهاست، این جابه جایی درقدرت نمیتواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کردهاست که طی آن، سلطهٔ سیاسی بر یک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شدهاست. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح میتوآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده ماندهاست. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی و زبانی برخی از سرزمینهایی را که بعداً به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعهٔ مادی کشاندهاست و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آنها را توسعه دادهاست. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. زبان پارتی (پهلوانیک)، که به نظر زبان شناسان همراه با زبان مادی در زمرهٔ زبانهای شمال غربی، خانوادهٔ زبانهای ایرانی جای میگیرند؛ بیش از دیگر زبانها بر زبان کردی تأثیر نهادهاست و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی، دیده میشود. همزمان با سقوط و فروپاشی امپراتوری ساسانی و حمله اعراب به ایران در ایران، وقفهٔ تازهای برای زبان کردی آغاز شد. زبان مادی در آن زمان به نسبت زبان رایج دوران اقتدار امپراتوری ماد، دستخوش تغییرات ۱۳۰۰ ساله شده بود. به همان نسبت که زبان پارسی باستان پیشرفت کرده و به زبان دری / پارسیک تبدیل شده و آمادگی و ظرفیت آنرا یافتهاست که زبان پارسی کنونی از آن جدا شود؛ زبان مادی هم پیشرفت کرده و دستخوش چنان تحولات و دگرگونیهایی شده؛ که استخراج زبان کردی از آن ممکن شده باشد. مطالعات ژنشناختی قائلشدن ریشهٔ ایرانی و به تبع آن هندواروپایی برای کردان، از لحاظ تاریخی بدین سبب بودهاست که کردی از زبانهای ایرانیاست. پس فرضیهٔ ایرانیتبار بودن کردان با توجه به قراین زبانشناختی بودهاست و نه ژنشناختی.[۸۷] پژوهشهای میانرشتهای اخیر، بهویژه با نظر در دیانآی این مردمان، تصویر غامضتری از واقعیت ترسیم کردهاند. طبق این پژوهشها، قدیمترین نیاکانِ کردان از اخلافِ بومیانِ اولیهٔ هلالِ خصیب در عصرِ نوسنگی بودهاند. جایگاه جغرافیایی ایشان بیرونِ ایران امروزی جایی در شمال غربی آن میبود. ایرانیزبانشدن این بومیان چند هزاره سپستر، در پیِ درآمدنِ چندین موجِ نخبگانِ جنگاورِ ایرانیزبان از آسیای میانه به سرزمینهای ایشان بوده است.[۸۷] از جمله نتایج جالبی که از مطالعات ژنشناختی حاصل شدهاست قرابت توارثی کردان و یهودیان است. برای نمونه یهودیان به کردان نزدیکترند تا به عربان فلسطین. [۸۸] دین و مذهب در استان کردستان و بخشهایی از استان آذربایجان غربی اهلسنت هستند. در استان کرمانشاه بخشی شیعه و بخشی اهلسنت هستند و در ایلام صد درصد مردم شیعه هستند . در بین کردها نزدیک به ۵۰ هزار خانوار و شاید بیشتر یزیدی هستند. علاوه بر این، جمعیت قابل ملاحظهای از کردها که به یارسان و اهل حق معروفند در میان کردها هستند که مرکز سکونت آنها منطقه دالاهو و کرمانشاه و بصورت پراکنده در کردستان است. سایر کردها نیز مسیحی یا یهودی هستند.[۸۹][۹۰] فرهنگ و آداب و رسوم بوکه باران، از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سال هایی که میزان بارندگی آن کم است برگزار می شود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچه های رنگی بر تن آن عروسک می پوشانند و برای آن سربندی درست می کنند. سپس آن عروسک را در دست می گیرند و در حالی که شعر می خوانند در کوچه ها می گردند. هنگام عبور « بوکه باران » از کوچه ها اهالی بر آن عروسک آب می پاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول و یا گردو به دختران می دهند. دختران پس از گذراندن بوک ( عروسک ) از همه کوچه ها آن را به قبرستان و یا زیارتگاه موجود در روستا می برند، سپس آن را می سوزانند و یا به آب می اندازند و هدایای جمع آوری شده را بین خود تقسیم می کنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در 36 کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک « بووکه چووینه »( bokâ cuwina) گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می چرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچه ها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می خوانند. [۹۱] بخشهای کردنشین ایران نوشتار اصلی: بخشهای کردنشین ایران نواحی کُردنشین ایران شامل: قسمت غربی استان آذربایجان غربی از ناحیه ماکو شروع میشود و با در برگرفتن نیمهٔ غربی استان و برخی از شهرهای جنوب دریاچه ارومیه، شامل دیگر استانهای غرب ایران یعنی استان کردستان، کرمانشاه و ایلام میشود. در استان آذربایجان غربی قسمت غربی شهرستانهای، ارومیه، ماکو، خوی، سلماس و در قسمت جنوبی استان آذربایجان غربی، شهرستانهای اشنویه، مهاباد، بوکان، پیرانشهر، سردشت، بخشهایی از نقده، تکاب و شاهین دژ کردنشین هستند. بخشهایی از خراسان: در قسمتهای از استان خراسان شمالی و قسمتهایی از خراسان رضوی نیز مناطقی وجود دارند که مردم در آن مناطق به کرمانجی صحبت میکنند که از این میان میتوان به مناطق: اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، درگز، چناران و باجگیران اشاره نمود. مردم کردتبار منطقهٔ خراسان بنا به منابع تاریخی نوادگان کردهایی هستند که در زمان شاه عباس از منطقه باختری دریاچه ارومیه به این نواحی برای نگاهداری از مرزهای ایران کوچ داده شدند و بنا به روایتی دیگر شاه عباس آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خانهای کرمانجی و بکار بردن آنان در مقابله با حملات بیامان ازبکان به خراسان بزرگ کوچاند.[۹۲] با تشکر از استاد گرانقدر و گرامی |