نقد فیلم سقوط کاخ سفید (رولند امریش) - نسخه قابل چاپ +- انجمن فیلم سازی و کارگردانی|انجمن ناجی|ناجی فروم|وبلاگ سازی ناجی| (http://kargardani.ir) +-- انجمن: بخش نقد فیلم و سریال های ایرانی و خارجی (/forum-84.html) +--- انجمن: نقد فیلمها (/forum-91.html) +---- انجمن: نقد فیلم های خارجی (/forum-88.html) +---- موضوع: نقد فیلم سقوط کاخ سفید (رولند امریش) (/thread-79.html) |
نقد فیلم سقوط کاخ سفید (رولند امریش) - محسن قادری - 01-07-2014 04:46 PM سقوط کاخ سفید (رولند امریش)
اینکه در عرض یک سال، دو فیلم تجاری اکشن با موضوع حمله به کاخ سفید و تصرف و تخریب آن و سوءقصد به رییس جمهور آمریکا ساخته شود، در نوع خود جالب است. ظاهرا نگرانی آمریکاییها از ماجرای ۱۱ سپتامبر که زمانی منجر به محدودسازی شدید نمایش تخریب بناهای مهم و نمادین ملی در فیلمهای سینمایی شده بود، اکنون جای خود را به حرص زدن در جلوه گریهای پرهیجان و پرزرق و برق ویران سازی از بارزترین سازه ملی/سیاسی شان یعنی کاخ سفید داده است؛ ولو اینکه در یکی (الیمپوس سقوط کرده است به کارگردانی آنتونی فوکوآ) ماجرای حمله، به تروریستهای کره شمالی نسبت داده باشد و در دیگری که همین فیلم رولند امریش باشد، به افراطیون و جنگ طلبهای داخل آمریکا. شاید اکنون بعد از گذشت ۱۲ سال از آن واقعه، حس ترس از تروریسم نزد بخشی از جامعه آمریکا، برونریزی بیشتری یافته و به همان نسبت، واقع بینانهتر هم شده است. این واقع بینی نسبی در فیلم امریش بیشتر مشهود است؛ آن سان که برخلاف جو عمومیِ یک دهه قبل که نوک مستقیم اتهام تروریسم به سمت مسلمانان خاورمیانه نشانه رفته بود، اکنون در فیلمی همچون سقوط کاخ سفید، به جای نسبت دادن حمله تروریستی به مسلمانان، ماجرا منسوب به صاحبان صنایع نظامی، افراطیون ایدئولوژیک و ناکامان اجتماعی داخل خود آمریکا شده است و حتی میتوان با استناد به نام عبری آخرین شخصیت منفی فیلم (ایلای) و یا ذکر یهودیِ مردی که سیستمهای الکترونیک را هک کرده است، نگاه نه چندان مثبت فیلمساز را به صهیونیستها در جریان جنگ افروزیهای جهانی مشاهده کرد؛ به ویژه آنکه برای ما ایرانیها، تقارن زمانی تماشای فیلمی با موضوع مذاکره صلح روسای جمهور ایران و آمریکا با واقعیت بیرونی حاصل از تماس تلفنی آقای روحانی و اوباما توجه پذیری بیشتری دارد. البته مشخص است که این یک فیلم تجاری همانند اغلب ساختههای امریش است که با تمرکز بر فضاهای گسترده تخریبی و انفجارهای مهیب و هیجانهای ناشی از آن، قرار است بر فروش اثر افزوده است و بس؛ و تعبیرتراشیهای سیاسی از چنین فیلمی، به مثابه زیادی جدی گرفتن یک اکشن تجاری است؛ منتها شاید برای برخی از مفسرهای ایدئولوژیک داخلی که طی سالهای اخیر دائما بر طبلهای رسانهای خود مبنی بر اینکه هالیوود بر اساس استراتژی صهیونیستها، در پی حمله به مسلمانان است کوبیدهاند، ساختِ چنین فیلمی که ناقض فرضیههایشان است، تأمل آور باشد. گو اینکه البته این مفسرها همواره جوابی هم در جیب خود دارند؛ آن سان که ممکن است مدعی شوند امریش مأموریت یافته است برای رد گم کردن و فریب دادن ما خاورمیانهایها، این بار خلاف رویه همیشگی هالیوود عمل کند و...! سقوط کاخ سفید، با درپیش گرفتن الگوی کلیشهای توالی احساسات گرایی (ماجراهای دخترک نوجوان)، اکشن (تخریب و انفجار و شلیک)، و کمدی (بامزگیهای رییس جمهور) قرار است به جذب مخاطبش مشغول باشد و در این بین ظاهرا گافهای فراوان دراماتیک و موقعیتی و شخصیتی خیلی اهمیت ندارد؛ از نامعلوم بودن علت زنده نگه داشتن دخترکی فضول و شیطان توسط تروریستها تا فقدان انگیزه کافی کیل (چانینگ تاتم) در این همه قهرمان بازی برای نجات رییس جمهور و البته عدم اصابت گلولههای بدمنها به او در دفعات مکرر که به تدریج شکل ابلهانهای به خود میگیرد. منتها برخی نکته سنجیها (مانند استفاده از بعضی ایدههای به ظاهر بیاهمیت در فرایند درام: ساعت لینکلن، تأکیدهای اولیه بر ماجرای وبلاگ دختربچه، تابلوی آتش سوزی کاخ سفید، اعلام تعدد دستشوییهای کاخ، و حتی ماجرای طنزآمیز راهروی مخفی محل عبور مریلین مونرو نزد جان کندی) و نیز روایتپردازی شسته رفته متن در کنار کاربردهای مهیج جلوههای ویژه، باعث شده است که فیلم به رغم همه ضعفها و کلیشههایش، در حد همان دو ساعت، قابلیت سرگرم کنندگی خود را حفظ کند؛ همان انتظاری که بیش از آن از سینمای امریش نمیرود. |